انگاه که مرا دید
◦•●◉✿ 𝒑. 𝟏𝟐✿◉●•◦
جونگکوک ات رو بغل کرد و برد اتاق مهمان و خوابوند
و خودش هم دستش رو پانسمان کرد
★پرش زمانی به صبح★
جونگکوک از خواب بی دار شد و رفت حموم و بدونه که کت شلوارشو بپوشه با حوله با عجله رفت پایین و برای ات تا بی دار نشده صبحونه درست کرد
(دقت کنید ات هروز برای جونگکوک صبحونه درست می کنه و هیچ خدمتکاری نیست)
و جونگکوک میز رو داشت می چید که
★ویو ات★
از خواب بی دار شد و گفت من کجام
که دیروز رو یادش امد اوه یعنی خاک تو سرم من چیکار کردم دختر خنگ
که ات موهاش رو مرتب کرد و با رژی و لوازم ارایشی که تو کیفش داشت دوباره ارایش کرد و رفت پایین که جونگکوک رو با حوله دید که براش میز چیده
که حواسش نبود و جیغ زد جونگکوک هم فورا امد پیش و گفت: چیزی شده
ات: اوه نه نه
جونگکوک:برات میز چیدم تا صبحونه می خوری من برم اماده شم
ات: شما برای من
جونگکوک: اره مگه چیه
ات: ببخشید من خواب موندم براتون صبحونه درست نکردم
جونگکوک: اتفاقا من می خواستم برای تو درست کنم
ات: (با خجالت) ممنون
ات: برای من صبحونه درست کرده عجیبه
ولی خدایی چه بدنی داشت چقدر سکسی بود
اوه دختر به خودت بیا
که جونگکوک: امد پایین خوب شروع نکردی که
ات: اوه کراوات نمی بینید
(ات همیشه کراوات جونگکوک رو می بنده)
جونگکوک: نه
ات: یعنی من براتون نبندم
جونگکوک: نه امروز خسته شدم از کراوات بستن
اها راستی امروز نمی خواد بیای سرکار استراحت کن به راننده گفتم بعد صبحونه اگه دوست داشتی که اینجا نمونی بری خونه
ات: نه لازم نیست من میام سرکار
جونگکوک: این یه دستوره
و رفت
_____________
بله بله بینید چقدر زود می زارم حمایت کنید دیگه
________
#ات
#bts
#جنکوک
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#یونتان
#تهیونگ
#جین
#شوگا
#نامجون
#فیک
#اسمات
#کیپاپ
#سامسونگ
جونگکوک ات رو بغل کرد و برد اتاق مهمان و خوابوند
و خودش هم دستش رو پانسمان کرد
★پرش زمانی به صبح★
جونگکوک از خواب بی دار شد و رفت حموم و بدونه که کت شلوارشو بپوشه با حوله با عجله رفت پایین و برای ات تا بی دار نشده صبحونه درست کرد
(دقت کنید ات هروز برای جونگکوک صبحونه درست می کنه و هیچ خدمتکاری نیست)
و جونگکوک میز رو داشت می چید که
★ویو ات★
از خواب بی دار شد و گفت من کجام
که دیروز رو یادش امد اوه یعنی خاک تو سرم من چیکار کردم دختر خنگ
که ات موهاش رو مرتب کرد و با رژی و لوازم ارایشی که تو کیفش داشت دوباره ارایش کرد و رفت پایین که جونگکوک رو با حوله دید که براش میز چیده
که حواسش نبود و جیغ زد جونگکوک هم فورا امد پیش و گفت: چیزی شده
ات: اوه نه نه
جونگکوک:برات میز چیدم تا صبحونه می خوری من برم اماده شم
ات: شما برای من
جونگکوک: اره مگه چیه
ات: ببخشید من خواب موندم براتون صبحونه درست نکردم
جونگکوک: اتفاقا من می خواستم برای تو درست کنم
ات: (با خجالت) ممنون
ات: برای من صبحونه درست کرده عجیبه
ولی خدایی چه بدنی داشت چقدر سکسی بود
اوه دختر به خودت بیا
که جونگکوک: امد پایین خوب شروع نکردی که
ات: اوه کراوات نمی بینید
(ات همیشه کراوات جونگکوک رو می بنده)
جونگکوک: نه
ات: یعنی من براتون نبندم
جونگکوک: نه امروز خسته شدم از کراوات بستن
اها راستی امروز نمی خواد بیای سرکار استراحت کن به راننده گفتم بعد صبحونه اگه دوست داشتی که اینجا نمونی بری خونه
ات: نه لازم نیست من میام سرکار
جونگکوک: این یه دستوره
و رفت
_____________
بله بله بینید چقدر زود می زارم حمایت کنید دیگه
________
#ات
#bts
#جنکوک
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#یونتان
#تهیونگ
#جین
#شوگا
#نامجون
#فیک
#اسمات
#کیپاپ
#سامسونگ
۸.۱k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.