شناگر من
#شناگر_من
پارت ¹
کت گرونش رو مرتب کرد و دوتا بادیگارد جلوی در؛ در رو باز کردن و مرد وارد سالن بزرگ شد...
افراد سرشناس زیادی اونجلا بودن و همه براش سرتکون میدادن و یا گرم سلام و احوالپرسی میکردن...
عادتش بود که هر هفته پنجشنبه ها به اون سالن بیاد تا زندگی تکراریش رو با دیدن چیزیایی که با قیمت بالایی فروخته میشدن سرگرم کنه...
روی صندلیه چرمی و مشکی با شماره 395 نشست و پاهاشو روی هم انداخت و به صحنه چشم دوخت...
زنی که دیگه توی این مدت باهاش اشنایی داشت روی صحنه اومد و پشت میکروفون ایستاد و صداشو صاف کرد
*اهم اهم...سالم و خوشامد میگم به همه ی عزیزانی که در مراسم امروز حضور دارن! امیدوارم امروز هم شاهد خرید و فروش های هیجانی و قیمت های فوق العاده ای باشیم!
همه دست زدن و زن لبخندی به پهنای صورتش زد
*اگر مایل باشید میریم تا با اولین فروش امروز شروع کنیم اما قبلش بهتره کمی راجب سورپرایز اخر برنامو صحبت کنیم...
همه کنجکاوانه به زن خیره شدن و اون خوشحال از جلب توجه زن ومرد های ثرودتمندی که داخل سالن بودن تکخندی زد
*امشب یک ادم خوشبخت صاحب گنج مدیرتانه میشه و اونو با خودش به خونه می بره!سورپرایز امشب چیزیه که هیچ کس از وجودش خبر نداره و قطعا حتی با وجود نقص هاش میلیاردها
دلار می ارزه!
جونگ کوک کنجکاو شده بود
اون سورپرایز چی میتونست باشه؟
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○
امیدوارم خوشتون اومده باشه...
شرایط هارو که تو پست توضیحات این فیک گفتم...
لطفا گزارش نکنید...
اگه دوست نداشتید نخونید...
و لایک و کامنت هم یادت نره هموطن...
پارت ¹
کت گرونش رو مرتب کرد و دوتا بادیگارد جلوی در؛ در رو باز کردن و مرد وارد سالن بزرگ شد...
افراد سرشناس زیادی اونجلا بودن و همه براش سرتکون میدادن و یا گرم سلام و احوالپرسی میکردن...
عادتش بود که هر هفته پنجشنبه ها به اون سالن بیاد تا زندگی تکراریش رو با دیدن چیزیایی که با قیمت بالایی فروخته میشدن سرگرم کنه...
روی صندلیه چرمی و مشکی با شماره 395 نشست و پاهاشو روی هم انداخت و به صحنه چشم دوخت...
زنی که دیگه توی این مدت باهاش اشنایی داشت روی صحنه اومد و پشت میکروفون ایستاد و صداشو صاف کرد
*اهم اهم...سالم و خوشامد میگم به همه ی عزیزانی که در مراسم امروز حضور دارن! امیدوارم امروز هم شاهد خرید و فروش های هیجانی و قیمت های فوق العاده ای باشیم!
همه دست زدن و زن لبخندی به پهنای صورتش زد
*اگر مایل باشید میریم تا با اولین فروش امروز شروع کنیم اما قبلش بهتره کمی راجب سورپرایز اخر برنامو صحبت کنیم...
همه کنجکاوانه به زن خیره شدن و اون خوشحال از جلب توجه زن ومرد های ثرودتمندی که داخل سالن بودن تکخندی زد
*امشب یک ادم خوشبخت صاحب گنج مدیرتانه میشه و اونو با خودش به خونه می بره!سورپرایز امشب چیزیه که هیچ کس از وجودش خبر نداره و قطعا حتی با وجود نقص هاش میلیاردها
دلار می ارزه!
جونگ کوک کنجکاو شده بود
اون سورپرایز چی میتونست باشه؟
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○
امیدوارم خوشتون اومده باشه...
شرایط هارو که تو پست توضیحات این فیک گفتم...
لطفا گزارش نکنید...
اگه دوست نداشتید نخونید...
و لایک و کامنت هم یادت نره هموطن...
۲.۹k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.