خواننده شیطون پارت37
#خواننده_شیطون #پارت37
میرا
بع شدت استرس داشتم برگه رو تویی دستم مچاله کرده بودم اولین بارمه میخوام که میخوام بخونم هوففف
*شما دونفر بیاین داخل
اصولا کمی شخصیت خجالتی وارومی دارم به سمت سالن مسابقه میرفتم که صدایی آخ یکی رو شنیدم محافظ رفت تا هماهنگ کنه راجب اون صدا کنجکاو شدم رفتم داخل اتاق پسرع دستشو بریده بود
من:هی دارع خون میاددد ازش
بدو بدو رفتم یه تیکه از چسب زخمه تو کولمو دراوردم زدم رودستش
من:خوبی؟
سرشو بالا گرفت خدایا تهیونگ بود وایی خدایا
**//**
تهیونگ
بعداز اون ماجرا مدیر تصمیم گرفت دیبو دختران کمپانی بیگ هیت رو راه اندازی کنه و بین اون همه تنها دو تا دختر قبول کردن
داشتم وسایل هامو جابه جا میکردم که یهو یه چیزی تیزی دستمو برید بع دختری که اینکاررو میکرد خیرع بودم چه چهره بانمکی داشتی وقتی چهرمو دید جا خورد و بامن من صحبت میکرد
*ش..شما..وی هستید
من:اصولا میگن وی ولی ته صدام میکنن شما کی هیستین
*میرا انگیساوا
دخترع:وای خدایا دیرم شد
بدو بدو رفت و شال گردنش جا موند کنارم برش داشتم بویی خوبی میداد
یعنی این همکار آنیسا ست امیدوارم که باشه
اهیعع بهتر برم جایی کادر پزشکی تاعفونت نکرده
*وای ته خوبی چرا دستت خونیه
آنیسا بود مثل همیشه نگران همه بود
من:خوبم آنی نگران نباش ایسو و میا کجان؟
آنیسا:ایسو که هیچی فعلا داره تمرین کشش آوایی میکنه میا هم که واسه رپ خوندن داره با شوگا سروکله میزنه
من:خودت چی
گردنشو تابی داد و گفت
آنیسا:اهم دوتا خواننده هارو انتخاب کردم حالا هم قرار برام بخونن ببینم چه سبکی میخونن
من:کدومان
پروندهایی تو دستشو تکون داد اومد کنارم رویی تخت پرستاری نشست
باز کرد ااا همون دخترع اس که
آنیسا؛این میراست میرا انیگساوا20 سال سنشه فک کنم مکنه گروه منم😶 ازهمه کوچیک ترم اون یکیم 20سالشه
من:پس که اینطور تو مگه ازمیا وایسو کوچیک تری
آنیسا؛آره تقریبا یکماه یعنی چی آخه؟هههه من باید لیدر باشم نامردیه
من:ربطی نداره لیدر بودن به این چیزا نداره
آنیسا:باشه باشه من برم میام مواظب خودت باش
بعدم لپمو بوسید رفت واقعا خواهر بانمکیه که میتونم تو بی تی اس داشته باشم به شال خیره شدم
میرا
بع شدت استرس داشتم برگه رو تویی دستم مچاله کرده بودم اولین بارمه میخوام که میخوام بخونم هوففف
*شما دونفر بیاین داخل
اصولا کمی شخصیت خجالتی وارومی دارم به سمت سالن مسابقه میرفتم که صدایی آخ یکی رو شنیدم محافظ رفت تا هماهنگ کنه راجب اون صدا کنجکاو شدم رفتم داخل اتاق پسرع دستشو بریده بود
من:هی دارع خون میاددد ازش
بدو بدو رفتم یه تیکه از چسب زخمه تو کولمو دراوردم زدم رودستش
من:خوبی؟
سرشو بالا گرفت خدایا تهیونگ بود وایی خدایا
**//**
تهیونگ
بعداز اون ماجرا مدیر تصمیم گرفت دیبو دختران کمپانی بیگ هیت رو راه اندازی کنه و بین اون همه تنها دو تا دختر قبول کردن
داشتم وسایل هامو جابه جا میکردم که یهو یه چیزی تیزی دستمو برید بع دختری که اینکاررو میکرد خیرع بودم چه چهره بانمکی داشتی وقتی چهرمو دید جا خورد و بامن من صحبت میکرد
*ش..شما..وی هستید
من:اصولا میگن وی ولی ته صدام میکنن شما کی هیستین
*میرا انگیساوا
دخترع:وای خدایا دیرم شد
بدو بدو رفت و شال گردنش جا موند کنارم برش داشتم بویی خوبی میداد
یعنی این همکار آنیسا ست امیدوارم که باشه
اهیعع بهتر برم جایی کادر پزشکی تاعفونت نکرده
*وای ته خوبی چرا دستت خونیه
آنیسا بود مثل همیشه نگران همه بود
من:خوبم آنی نگران نباش ایسو و میا کجان؟
آنیسا:ایسو که هیچی فعلا داره تمرین کشش آوایی میکنه میا هم که واسه رپ خوندن داره با شوگا سروکله میزنه
من:خودت چی
گردنشو تابی داد و گفت
آنیسا:اهم دوتا خواننده هارو انتخاب کردم حالا هم قرار برام بخونن ببینم چه سبکی میخونن
من:کدومان
پروندهایی تو دستشو تکون داد اومد کنارم رویی تخت پرستاری نشست
باز کرد ااا همون دخترع اس که
آنیسا؛این میراست میرا انیگساوا20 سال سنشه فک کنم مکنه گروه منم😶 ازهمه کوچیک ترم اون یکیم 20سالشه
من:پس که اینطور تو مگه ازمیا وایسو کوچیک تری
آنیسا؛آره تقریبا یکماه یعنی چی آخه؟هههه من باید لیدر باشم نامردیه
من:ربطی نداره لیدر بودن به این چیزا نداره
آنیسا:باشه باشه من برم میام مواظب خودت باش
بعدم لپمو بوسید رفت واقعا خواهر بانمکیه که میتونم تو بی تی اس داشته باشم به شال خیره شدم
۵.۴k
۲۷ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.