فرشته دورگه پارت45
#فرشته_دورگه #پارت45
امروز روز پروازمه نمیدونی چه سختیایی کشیدم تا تونستم مامانی رو راضی کنم برم دوبی آخه بگو من دیگه سنی ازم گذشته دیگه17،18سالم که نیس خداییش اینطوری میکنه باهام
ماکان:تموم شدش شعروورات میخوام بخوابم
من:میدونستی خیلی بیشعوری؟!
ماکان:آره حالا میزاری بخوابم آیا؟
من:بله بیشورجان راستی ماکان تو عربیت خوبه
ماکان:کم وبیش خوب احمق جون من5سال از عمرمو دوبی بودم بعدم رتبه الف دانشگاه بودم تو عربی کسی بامن نمیتونست مقابله کنه که خودت چی بلدی
من:یه سلام و نماندن تو خیابونا آدرس دادن
ماکان:همونم خوبه زبان انگلیسی
من:اصلا داری انگار بهم فوش خواهر مادر میدیا اونم کم وبیش درحدی که آدرس بپرسم آره
ماکان:پس دانیال چی میگفت که زهرا گفته تو دوتا زبون دیگه ام بلدی چیه؟
من:آهان کره ای و روسیه ای بلدم
ماکان:به دردت میخوره آیا؟
من:روسیه ای که زبان مادرم بوده بعدن کره ای علاقه خودم بوده نسبت بهش یاد گرفتم
ماکان:آهان خیل خوب دیگه میخوام بخواب..
*مسافرین محترم لطفا کمربند ایمنی را هنگام فرود ببندید با تشکر از همگی شماها!
برزخی برگشت نگاهم کرد خدایی پنج ساعته دارم زر زر میکنم آیا؟
ماکان:یعنی پام به زمین برسه من میدونم تو گرفتی
من:گناه میدم که نگووو
ماکان:واستا و نگاه کن
از فرودگاه بیرون اومدیم
ماکان:اوه خدایا شکرت که رویی زمینم با این دیونه اون بالا جهنم بودش
من:چی گفتی..
که بادیدن دوبی و.برجاش کم مونده بود از خوشحالی سکته کنم
من:عررززز اینجا چقدر باحاله خدایا کوفت هرکی تو دوبی زندگی میکنه بشه اااا لعنتی خدایا خیلی خوشگله
که جلویی دهنمو گرفت با اون یکی دستشم سرشو ماساژ میداد
ماکان:تورو به هرچی میپرستی فقط یک ساعت خفه خون بگیر ببینم میتونی ساکتم باشی باشع
کلمو به معنی باشه تکون دادم دستشو برداشت
سوار ماشینی که بن سلمان برامون فرستاده بود شدیم
معاون بن سلمان:امیدوارم سفرتون خوب بوده باشه
ماکان:بله خوب بود البته اگه بعضی از مواردو سانسور کنیم
باچشم غره بهم نگاه کرد دیگه کاملا خفه شدم
معاون:شما اولین باره میبینم اسمتون چیه؟
ماکان تا اومد به عربی جواب بده پیش دستی کردم
من:آیسان هستم آیسان آراد دخترعمو جناب آراد و شریک بن سلمان هستم
معاون:اوه که اینطور خیلی رون صحبت میکنین
من:اهم مثل بعضیا تو عربی رو دست ندارم
خونه مون کنار اسکله بود یه طبقه اش زیر اب بود عاشقش شده بودم
رفتم اتاق خواب پایین برداشتم
من:این اتاقه ماله منه گفتع باشم بهت جیغغغغغغغ
ماکان:چیه چیشدع
من:ننه کوسه فراررر
ماکان:توکه جنبه نداری چرا واقعا اتاق زیر اب انتخاب میکنی بزنم بمیری هان؟این شیشه هاش نشکنه بعدم عادیع اتاقت زیر آبه میفهمی زیر آبه پس عادیه در و کوبید
امروز روز پروازمه نمیدونی چه سختیایی کشیدم تا تونستم مامانی رو راضی کنم برم دوبی آخه بگو من دیگه سنی ازم گذشته دیگه17،18سالم که نیس خداییش اینطوری میکنه باهام
ماکان:تموم شدش شعروورات میخوام بخوابم
من:میدونستی خیلی بیشعوری؟!
ماکان:آره حالا میزاری بخوابم آیا؟
من:بله بیشورجان راستی ماکان تو عربیت خوبه
ماکان:کم وبیش خوب احمق جون من5سال از عمرمو دوبی بودم بعدم رتبه الف دانشگاه بودم تو عربی کسی بامن نمیتونست مقابله کنه که خودت چی بلدی
من:یه سلام و نماندن تو خیابونا آدرس دادن
ماکان:همونم خوبه زبان انگلیسی
من:اصلا داری انگار بهم فوش خواهر مادر میدیا اونم کم وبیش درحدی که آدرس بپرسم آره
ماکان:پس دانیال چی میگفت که زهرا گفته تو دوتا زبون دیگه ام بلدی چیه؟
من:آهان کره ای و روسیه ای بلدم
ماکان:به دردت میخوره آیا؟
من:روسیه ای که زبان مادرم بوده بعدن کره ای علاقه خودم بوده نسبت بهش یاد گرفتم
ماکان:آهان خیل خوب دیگه میخوام بخواب..
*مسافرین محترم لطفا کمربند ایمنی را هنگام فرود ببندید با تشکر از همگی شماها!
برزخی برگشت نگاهم کرد خدایی پنج ساعته دارم زر زر میکنم آیا؟
ماکان:یعنی پام به زمین برسه من میدونم تو گرفتی
من:گناه میدم که نگووو
ماکان:واستا و نگاه کن
از فرودگاه بیرون اومدیم
ماکان:اوه خدایا شکرت که رویی زمینم با این دیونه اون بالا جهنم بودش
من:چی گفتی..
که بادیدن دوبی و.برجاش کم مونده بود از خوشحالی سکته کنم
من:عررززز اینجا چقدر باحاله خدایا کوفت هرکی تو دوبی زندگی میکنه بشه اااا لعنتی خدایا خیلی خوشگله
که جلویی دهنمو گرفت با اون یکی دستشم سرشو ماساژ میداد
ماکان:تورو به هرچی میپرستی فقط یک ساعت خفه خون بگیر ببینم میتونی ساکتم باشی باشع
کلمو به معنی باشه تکون دادم دستشو برداشت
سوار ماشینی که بن سلمان برامون فرستاده بود شدیم
معاون بن سلمان:امیدوارم سفرتون خوب بوده باشه
ماکان:بله خوب بود البته اگه بعضی از مواردو سانسور کنیم
باچشم غره بهم نگاه کرد دیگه کاملا خفه شدم
معاون:شما اولین باره میبینم اسمتون چیه؟
ماکان تا اومد به عربی جواب بده پیش دستی کردم
من:آیسان هستم آیسان آراد دخترعمو جناب آراد و شریک بن سلمان هستم
معاون:اوه که اینطور خیلی رون صحبت میکنین
من:اهم مثل بعضیا تو عربی رو دست ندارم
خونه مون کنار اسکله بود یه طبقه اش زیر اب بود عاشقش شده بودم
رفتم اتاق خواب پایین برداشتم
من:این اتاقه ماله منه گفتع باشم بهت جیغغغغغغغ
ماکان:چیه چیشدع
من:ننه کوسه فراررر
ماکان:توکه جنبه نداری چرا واقعا اتاق زیر اب انتخاب میکنی بزنم بمیری هان؟این شیشه هاش نشکنه بعدم عادیع اتاقت زیر آبه میفهمی زیر آبه پس عادیه در و کوبید
۸.۳k
۱۴ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.