بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت دوم :
چرا شیرینی مهربانی خدا را حس نمی کنیم؟! باید غصه بخوریم و خودمان را مذمت کنیم که چرا رابطۀ ما با خدا قطع است؟ همین مذمتکردن در را بهروی ما باز میکند میدانید چهکسی رابطهاش با خدا قطع است؟ کسی که شیرینیِ مهربانی خدا را عمیقاً نمیچشد و عمیقاً آنرا تمنا نمیکند و از آن لذت نمیبرد و از خلأش نابود نمی شود.
نیاز انسان به رحمت خدا خیلی بیشتر از این حرفهاست؛ این در واقع شارژِ روح و انرژی حیات ماست.
آیا ما چنین احساسِ نیازی به رحمت و مهربانیِ خدا داریم؟ چگونه میتوانیم این احساس راپیدا کنیم؟چگونه مهربانی خدا را گدایی کنیم و از خدا تمنا کنیم؟
برای تمنا و گداییکردنِ مهربانی خدا لازم است خیلی به مهربانی خدا معتقد باشی، نه اینکه با سوءظن درِ خانۀ خدا بروی و بعدش بگویی یعنی خدا میبخشد؟ جواب مرا میدهد یا نه؟ اصلاً مرا آدم حساب میکند؟ صدایم را می شنود؟ اینطوری که اصلاً نمیتوانی تمنا و گدایی کنی!
ما به مهربانی خدا محتاجیم؛ البته هر کسی این نیاز خود را نمیفهمد.
آیا تو احتیاج خودت را به مهربانی خدا می فهمی؟ ما باید از مهربانی خدا لذت ببریم؛ آیا واقعاً لذت میبریم؟ ما باید مهربانیهایی که خدا به ما داشته است را ببینیم؛ آیا واقعاً میبینیم؟ ما باید در پاسخ به مهربانیهای خدا دائماً شاکر باشیم، اما نمیتوانیم خیلی شاکر باشیم؛ چون مهربانیِ خدا را نمیبینیم و عمیقاً درک نمیکنیم.(پایان)
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.