ات

((ا/ت))
از ماشین پیادم کردو دوباره منو تو بغلش بلند کرد . لعنتی باز این قلب لعنتیم شروع کرد خدایا نشنوه خدایا… ..یه دفعه حس کردم محکم تر بغلم تر چشمام گرد شد دستش روی رون پام بود که احساس کردم انکشتاش باز تر شد . لعنتی من چرا امروز دامن پوشیدم اخه . وااااای الان قلبم میترکه مثل لبو سرخ شده بودم فکر کنم اونم فهمیده بود و میخواست اذیتم کنه اخه ریز ریز میخندید
چشمامو ریز کردمو سعی کردم با دام خودم به دامش بندازم .
دستامو دور گردنش محکم تر کردم که نگام کرد بخاطر اینکه خجالت نکشم چشمامو بستم . ناخنامو پشت گردنش میکشیدم . عرق کرده بود وای خیلی خنده دار بود محکم لبامو گاز گرفتم که نخندم
فقط چند قدم مونده بود تا به در خونه برسیم که وایساد و بدون اینکه نگام کنه گفت
× نکن
+ پس تو هم نکن
سرشو به سمتم برگردوند
× اهاا پس میخوای اذیت کنی ا/ت خانم?!
+ یاا انقدر حرف نزن یادت رفته پامو شکوندی ?!
× مننن????  من پاتو شکوندم یا خودت وحشت کردی عقب عقب رفتی ?
با اینکه فقط چند ساعت باهم بودیم ولی باهم روک و راحت بودیم
من که از این محاوره مسخره خسته شده بودم با ملایمت گفتم
+ پام درد میکنه
× الان خوب میشی
خدایا این واقعیه?  این همون پسره ? این همونه که من کلی عکس ازش تو گوشیم دارم ? ا راستی گوشیم کو ? لعنتی گوشییم…

#loveme°•

باید ناشناس پر بشه پس بترکونین اگه شد میزارم استوری (اگه حوصله داشتم)
دیدگاه ها (۲۴)

Part5روی تخت خوابوندتم دکتر : دخترم از یک تا ده دردت چقدره ?...

یعنی چی شوکه شده بودم با این حرفش قلبم وایسات و یه لحظه نفس ...

Part4تا خواست حرفی بزنه به ماشین رسیدیم که با نگاهای سرشار ا...

Part3~ا/ت جونممم?? +یااا چیمیخوای که اینجوری صدام میکنی ?- (...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁴حرفی برای گفتن نداشتم... فقط سکوت کردم. ج...

شوهر دو روزه. پارت۷۷

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط