من اونی که فکر میکنی نیستم

"من اونی که فکر میکنی نیستم!"
Part 2
لیونا:که یهو با حرف جین خشکم زد...
جین: خب دستیار من کسی نیست جز...
کیم لیونا تبریک میگم...شما به عنوان دستیار رئیس انتخاب شدید
لیونا: واقعااا...واقعا شد؟؟این فوق العادس...!بلخره میتونم نقشمو عملی کنم!
جین: -بعد از چند دقیقه- خب دوستان خسته نباشید میتونید برید...خانم پارک..لطفا دفتر جدید خانم کیم رو بهشون نشون بدید..
خانم پارک: چشم رئیس...بفرمایید خانم کیم
جین: عااا راستی خانم کیم...
لیونا: رئیس اشکالی نداره میتونید لیونا صدام کنید...
جین: عامم..اوکی..لیونا این چند تا پرونده ای که بهت میدم رو بررسی کن بعدا امضاش کن و به خانم پارک تحویل بده
لیونا: چشم رئیس...بابت اینکه منو به عنوان دستیارتون انتخاب کردید متشکرم..خسته نباشید
جین: قابلی نداشت..
خانم پارک: خب بفرمایید خانم کیم از این طرف.....
ویو جین
به نظرم لیاقتشو داشت...کارش خیلی تو این چند وقت خوب بود و مدیریت و برنانه ریزی خوبی داشت و کارارو با دقت و سریع بررسی و تحویل میداد...البته خیلیم خوشگله..ایش ولی به پای هندسامی من نمیرسه•معلومه پسرم هیچکس به هندسامی تو نمیرسه😏•
هوفف امیدوارم از اتاقش خوشش بیاد چون پیدا کردن چیزهایی که لیونا بهش علاقه داشت کار خیلی سختی بود..
ویو لیونا
خانم پارک منو به سمت اتاقم راهنمایی کرد و رفت...
اتاق بزرگ و قشنگی بود...چیدمانش حرف نداشت...سلیقه ی هرکی که اینارو چیده خیلی خوب بوده...انگار ذهنمو خوندهه واوو....!
میخواستم برم وسایلمو از اون یکی اتاق بیارم ولی انگار از قبل چیده شده بودن...
خب پس بیخیال بیا فعلا از دفتر کار جدیدمون لذت ببریم خانم کیم...قراره تو این اتاق کارای خیلی خفنی انجام بدیم!
《راوی》
لیونا از اینکه تونسته دستیار جین بشه خیلی خوشحال بوده...ولی خوشحالیش یه دلیل خاصی داره...که هییییچکس از اون دلیل باخبر نیست و همه فکر میکنن به خاطر اینکه جین بزرگ ترین شرکت سهام‌داری رو تو کره داره و دستیار اونه خوشحاله...ولی دلیل خوشحالی اون چی میتونه باشه؟؟!...
ویو لیونا
تقریبا ساعت ۶ شده بود و دیگه شیفت کاریم تموم شده بود...وسایلمو جمع کردم و سوار آسانسور شدم که یهو...
دیدگاه ها (۲)

"من اونی که فکر میکنی نیستم!"Part 3"ویو لیونا"وسایلمو جمع کر...

𝐒𝐂𝐄𝐍𝐀𝐑𝐈𝐎🔗៹ ࣪˖⁩

𝐒𝐂𝐄𝐍𝐀𝐑𝐈𝐎🔗៹ ࣪˖⁩

"من اونی که فکر میکنی نیستم!"Part 1"ویو لیونا"صبح با زنگ آلا...

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۳رفتم سمت اتاق کارم نشستم پشت میز و...

#آرزویی_رویایی 🦋🎂پارت³ویو رسیدن:یِنا:بلخره رسیدیم...لیا:اوهو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط