در بی کرانِ دشت
در بی کرانِ دشت
در نیمه های شب
جز من که با خیال تو
می گشتم
جز من که در کنار تو می سوختم غریب!
تنها ستاره بود که می سوخت.
تنها نسیم بود که می گشت.
فریدون مشیری
در نیمه های شب
جز من که با خیال تو
می گشتم
جز من که در کنار تو می سوختم غریب!
تنها ستاره بود که می سوخت.
تنها نسیم بود که می گشت.
فریدون مشیری
۱.۷k
۰۵ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.