بدبوی

#بد_بوی
#پارت_۸

_خوب پس بیا میبرمت یه جای دیگه

_نه نه لازم نیست راستش من امروز خیلی خسته شدم حالا ندارم بیام جای دیگه ای

_مطمئن باش یه جایی میبرمت که میگی خوب شد اومدم

_پوف اوف

_پوف و اوف نکن بیا سوار ماشین شو

وقتی سوار ماشین شدیم
نیم ساعت طول کشید تا به مقصد رسیدیم

وقتی پیاده شدم باد سردی موهای رو بهم ریخت
لرز کردم
اما به روز خودم نیاوردم
چرا لباس گرمتری نپوشیدم؟

یه جایی حالت پرتگاه بود
اما وقتی یکم نزدیک میرفتی کل شهر زیر پات بود
اطرافت هم پر درخت بود

برگام
چه جای قشنگی
فکم افتاد
دهنم چرا باز مانده؟
فوری دهنم رو بستم

_چیشد خوشت اومد؟

_هی بد نیست

_بد نیست؟
عالیه که

_آم

_بیا
یه نیمکت هست اونجا میشنیم منظره رو نگاه میکنیم

_میگم تو با همه اینجوری زود پسرخاله میشی؟

_چرا؟

_خوب ما تازه یک روزه هم رو دیدیم

_راستش ازت حس خوبی میگیرم وایب خوبی میدی
پس چرا باید بیشتر معطل میکردم تا بیشتر آشنا بشیم؟

_نمیدونم خوب شاید

میزنه تو حرفم

_بیا بشین

اوف

میرم کنارش روب نیمکت میشینم

_جیمسون

_هوم؟

_به خاطر من عادت هرشبت رو انجام ندادی

_چه عادتی؟

_گفتی عادت داری هرشب بری پارتی

_یه شب نرم چیزی نمیشه

_اوم

_اره

_جیمسون

برمیگرده سمتم و تو چشمام زل میزنه

_چرا وقتی میگی جیمسون انگار ۱۰۰ تا پروانه تو دلم پرواز میکنه؟

_نمیدونم من راستش

_هیسس
بیا این لحظه رو خراب نکنیم
به صدای جیرجیرک ها گوش بده
حس خیلی خوبیه

_بسه دیگه من باید برم خونه دیر وقته

تا خواستم بلند بشم دستمو گرفت و نشوند رو صندلی

_یکم دیگه بمون

شرط پارت بعد لایک ها بالای ۲۰ تا
دیدگاه ها (۱۳)

#بد_بوی#پارت_۹ _نه دیگه دیر وقته خانوادم ببینن خونه نیستم وا...

#بد_بوی #پارت_۱۰ حیمسون غیبش زده خیس عرقم سرم گیج میره صدای ...

#بد_بوی#پارت_۷لباس میپوشم و کفشم رو میخوام از کمد در بیارم ک...

#بد_بوی#پارت_۶بعد اینکه شامم رو کوفت کردم خسته اومدم لش شدم ...

#بد_بوی#پارت_۱۸_این شد دوبار الینا دوبار تو یک روز داری بهم ...

#بد_بوی#پارت_۴۶#الینا هول شده میرم کنارش و دستشو میگیرم _چیش...

#بد_بوی #پارت_۳۷#کریستین وقتی لنا میره حموم منم میرم یکم است...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط