🖤Не трогай книгу📕
🖤Не трогай книгу📕
۳۳
که یک هو چشماش و باز کرد اولش تار میدید .
دستم و روی صورتش گزاشتم که اولش تعجب
کرد ولی بعدش آروم شد .
نگاهش آرومم می کرد انگار منم طلسم شده باشم .
دستم و آروم نوازش می کرد .
بعد این همه سال بدنم آروم شده بود روحم جسمم ،قلب و مغزم .
یک هو صدای پارس پودیم و از بیرون شنیدم .
که جیمین چشم قره ای رفت و بلند شد .
از تخت بلند شدم و از در زدم بیرون .
از پله ها پایین رفتم و وارد سالن ورودی شدم .
تا درو باز کردم کلی تفنگ جلوی صورتم گرفته شد.
+چ چی ش شده !
^گفته شده یک موجود خطر ناک توی خونه شما هست خانوم لطفا بزارید بیایم تو .
+ببخشید ولی من چیزی تو خونه ندارم .
منو حل داد که افتادم روی زمین .
ای خدا تازه پهلوم خوب شده بود آه .
با این کارش یک هو از وسط خونه یه صدای بلند
مثل غرش شنیده شد .!
پنجره ها بازو بسته میشد و یک هو زمین باز شد
و صدای غرش از وسطش مثل طوفان اومد بیرون
٪برید بیرووووووننننننننن.
همه سربازا فرار کردن بعضیا شونم زمین بلعید !.
یک هو جیمین .....
_____________________________________________________________
Like.33
kamint .23
۳۳
که یک هو چشماش و باز کرد اولش تار میدید .
دستم و روی صورتش گزاشتم که اولش تعجب
کرد ولی بعدش آروم شد .
نگاهش آرومم می کرد انگار منم طلسم شده باشم .
دستم و آروم نوازش می کرد .
بعد این همه سال بدنم آروم شده بود روحم جسمم ،قلب و مغزم .
یک هو صدای پارس پودیم و از بیرون شنیدم .
که جیمین چشم قره ای رفت و بلند شد .
از تخت بلند شدم و از در زدم بیرون .
از پله ها پایین رفتم و وارد سالن ورودی شدم .
تا درو باز کردم کلی تفنگ جلوی صورتم گرفته شد.
+چ چی ش شده !
^گفته شده یک موجود خطر ناک توی خونه شما هست خانوم لطفا بزارید بیایم تو .
+ببخشید ولی من چیزی تو خونه ندارم .
منو حل داد که افتادم روی زمین .
ای خدا تازه پهلوم خوب شده بود آه .
با این کارش یک هو از وسط خونه یه صدای بلند
مثل غرش شنیده شد .!
پنجره ها بازو بسته میشد و یک هو زمین باز شد
و صدای غرش از وسطش مثل طوفان اومد بیرون
٪برید بیرووووووننننننننن.
همه سربازا فرار کردن بعضیا شونم زمین بلعید !.
یک هو جیمین .....
_____________________________________________________________
Like.33
kamint .23
۹.۰k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.