مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

صبح با سردرد بدی بیدار شدم اه دیشب چه اتفاقی افتاد وایسا

صبح با سردرد بدی بیدار شدم اه دیشب چه اتفاقی افتاد وایسا! ات من اتو دیدم! کلاب.. مست شدم.. ات به جای زنگ زد؟ اره دیگه... عوف نباید اینجا میدیدمش

_____
+چرا اینکارو کردی؟
-مگه من چیکار کردم لعنتی؟
+تو.. هه عوضی خودتو به ندونستن نزن *داد
-اون من نبودم.. من اون روز پیش جکسون بودم *داد
+کیو داری گول میزنی؟؟؟
-من به خاطر تو مجبور به این کار شدم *داد
&کاتتتتتت
&هی جونگ کوک ببین این قسمت و بد گفتی
-اوکیه
+میشه استراحت کنیم
&اوکی
-ات
+بله؟
-میخواستم..
&اتتت بیا
+اومدم

___
با پرتاب شدنم رو تخت با تعجب به الکس نگاه کردم
-میدونی خیلی پرستیدنی هستی؟
+م من
با گذاشتن ل*ب*اش رو ل*ب*ام با تعجب نگاش کردم!
____

....
ات ویو
بعد از یک روز خسته کننده دیگه ... رفتم خونه رامیون درست کردم و نشستم تا فیلم ببینم هیی اینا هم اخرش به هم نرسیدن مثل من و.. وایسا! چرا من به کوک فکر میکنم؟ اوف دختر ولش کن ولی اون بوسه تو فیلم.. اخ دلم تنگ شده بود واسش! هی هی دختر چه مرگته؟ عایشششش
دیدگاه ها (۰)

بین این همه فیک و تک پارتی کدومو بیشتر دوست داشتین.؟ بیمار م...

+تو.. -جئون ات زود مارو فراموش کردی! +میشناسمتون؟ -عا نشد که...

... ات ویو بعد از صبحت کردن با کارگردان در باره این سریال جد...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۳ توی بیمارستان با هم صحبت کردیمهلن : عش...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۱که یهو پدر لوسیفر اومد و تفنگ رو سمت من...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط