هر چه کردم به ره عشق وفا بود وفا

هر چه کردم به ره عشق وفا بود، وفا
وانچه دیدم به مکافات جفا بود ، جفا

نفسم از مدد عشق قوی بود، قوی
سرِ ما در ره معشوق فدا بود، فدا

هر ستم کز تو کشیدیم کَرَم بود،کرم
هر خطا کز تو به ما رفت عطا بود، عطا

زخمِ کاری زفراق تو به جان بود، به جان
جان سپاری به وصال تو به جا بود، بجا...

#فروغی_بسطامی
دیدگاه ها (۳)

زاهد بودم ترانه گویم کردیسر فتنه بزم و باده جویم کردیسجاده ن...

گه شکایت از گلی،گه شکوه از خاری کنممن نه آن رندم ،که غیرازعا...

شب فراق کِه داند، که تا سحر چند است؟مگر کسی که به زندان عشق ...

در شهر یکی کس را ،هشیار نمی‌بینمهر یک بَتَر از دیگر ،شوریده ...

مرگ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط