من هفت تا ددی دارم
❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_1۷
من:آ....آها
دوباره از پله ها پایین رفت و به سمت آشپزخونه رفت روی یکی از صندلی ها گذاشتم
که جین بقیه رو صدا کرد 4 نفر دیگشون اومدن که جونگ کوک گفت:کی میره هیونگ رو بیدار کنه؟!
یهو همه ی نگاه ها برگشت سمت من....آب دهنم رو قورت دادم که تهیونگ گفت:موفق باشی
من:آ....آخه....من...ن..نمیدونم...ا...اتاقشون...ک...کجاست
جیهوپ:میگم تو همیشه صدات میلرزه؟
من:ن...نه
جیهوپ:پس چرا همیشه میلرزه
من:نمیدونم
جونگ کوک از جاش پاشد و به سمت من اومد از روی صنولی بلندم کرد
و دستم رو به سمت طبقه ی بالا کشید در یکی از اتاق رو باز کرد و به سمت داخل پرتم کرد درم پشت سرش بست
آروم آروم به سمت تخت خواب رفتم که دیدم یکی زیر پتو مچاله شده
آروم پتو رو از روش کشیدم که دیدم هنوز خوابیده جلوتر رفتم و شروع کردم با دستام تکونش داد
من:آقا....الو...بیاید صبحانه بخورید....ببخشید
طی یک حرکت ناگهانی کشیده شدم که روی تخت افتادم
#ANIL
@dady_2021
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_1۷
من:آ....آها
دوباره از پله ها پایین رفت و به سمت آشپزخونه رفت روی یکی از صندلی ها گذاشتم
که جین بقیه رو صدا کرد 4 نفر دیگشون اومدن که جونگ کوک گفت:کی میره هیونگ رو بیدار کنه؟!
یهو همه ی نگاه ها برگشت سمت من....آب دهنم رو قورت دادم که تهیونگ گفت:موفق باشی
من:آ....آخه....من...ن..نمیدونم...ا...اتاقشون...ک...کجاست
جیهوپ:میگم تو همیشه صدات میلرزه؟
من:ن...نه
جیهوپ:پس چرا همیشه میلرزه
من:نمیدونم
جونگ کوک از جاش پاشد و به سمت من اومد از روی صنولی بلندم کرد
و دستم رو به سمت طبقه ی بالا کشید در یکی از اتاق رو باز کرد و به سمت داخل پرتم کرد درم پشت سرش بست
آروم آروم به سمت تخت خواب رفتم که دیدم یکی زیر پتو مچاله شده
آروم پتو رو از روش کشیدم که دیدم هنوز خوابیده جلوتر رفتم و شروع کردم با دستام تکونش داد
من:آقا....الو...بیاید صبحانه بخورید....ببخشید
طی یک حرکت ناگهانی کشیده شدم که روی تخت افتادم
#ANIL
@dady_2021
۲۵.۸k
۱۰ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.