شرط ها نرسید ولی گذاشتم
شرط ها نرسید ولی گذاشتم
پارت دو
عشق در طی زمان
دستش رو زیر شکمم نگه داشت و دوباره رو بدنم خوابید و منم هیچی نگفتم تا بخوابه ( ترسیدی؟ 😈) بعد تقریبا نیم ساعت تهیونگ بیدار شده بود ولی از رو بدنم تکون نمیخورد که گفتم
لونا =پاشو
تهیونگ = نمیخوام
و بعد گردنم رو مارک کرد که باعث شد ناخواسته ناله کنم و تهیونگ هم خنده شیطانی کرد و پاشد و گفت
تهیونگ = میرم بیرون تو هم بود بیا
و رفت منم پاشدم و رفتم بیرون و اون شب خیلی طولانی بود (مثل زنگ اخر مدرسه وقتی ریاضی داری برام گذشت) بعد رفتنشون پاشدم رفتم تو اتاق و رو تختم دراز کشیدم و با خودم گفتم
یعنی واقعا قراره باهاش ازدواج کنم؟ اونم اخر این هفته؟ قرار چی بشه؟
تو همین فکرا بودم که چشام سنگین شد و خوابم برد
(پرش زمانی فردا صبح)
از خواب پاشدم کارای لازم رو کردم لباس پوشیدم و رفتم سمت دانشگاه و همچی اوکی بود تا دانشگاه تموم شد داشتم عین ادم میرفتم خونه که یکی از دست بغلم کرد سری برگشتم که دیدم تهیونگ عه و گفت
تهیونگ = بیبی گرل بیا میرسونمت
لونا = لازم نکرده خودم میرم
که تهیونگ براید بغلم کرد و گذاشتم تو ماشین و خودش سوار شد
★ نظرتون؟ ★
شرایط
★ کامنت= ۵
★لایک = ۱۰
پارت دو
عشق در طی زمان
دستش رو زیر شکمم نگه داشت و دوباره رو بدنم خوابید و منم هیچی نگفتم تا بخوابه ( ترسیدی؟ 😈) بعد تقریبا نیم ساعت تهیونگ بیدار شده بود ولی از رو بدنم تکون نمیخورد که گفتم
لونا =پاشو
تهیونگ = نمیخوام
و بعد گردنم رو مارک کرد که باعث شد ناخواسته ناله کنم و تهیونگ هم خنده شیطانی کرد و پاشد و گفت
تهیونگ = میرم بیرون تو هم بود بیا
و رفت منم پاشدم و رفتم بیرون و اون شب خیلی طولانی بود (مثل زنگ اخر مدرسه وقتی ریاضی داری برام گذشت) بعد رفتنشون پاشدم رفتم تو اتاق و رو تختم دراز کشیدم و با خودم گفتم
یعنی واقعا قراره باهاش ازدواج کنم؟ اونم اخر این هفته؟ قرار چی بشه؟
تو همین فکرا بودم که چشام سنگین شد و خوابم برد
(پرش زمانی فردا صبح)
از خواب پاشدم کارای لازم رو کردم لباس پوشیدم و رفتم سمت دانشگاه و همچی اوکی بود تا دانشگاه تموم شد داشتم عین ادم میرفتم خونه که یکی از دست بغلم کرد سری برگشتم که دیدم تهیونگ عه و گفت
تهیونگ = بیبی گرل بیا میرسونمت
لونا = لازم نکرده خودم میرم
که تهیونگ براید بغلم کرد و گذاشتم تو ماشین و خودش سوار شد
★ نظرتون؟ ★
شرایط
★ کامنت= ۵
★لایک = ۱۰
۴.۰k
۰۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.