ببخشید بابت تاخیر
ببخشید بابت تاخیر
امروز اخرین امتحانمه هوراااا
تولد چشم باقالیه ساتانسوعه خفناک خوشگل من مبارککککک
39:
پسرا: :/
............
موبایلمو برداشتم و شماره بکهیون رو گرفتم
بک: بههههه سلامممم پسرم
من: بههههههه سلام نوتلام
بک: خوبی پسرم؟؟!
من: ممنون ننه
بک: بچه ها خوبن؟؟! خشی خوبه؟؟!
من: خشیو م.....مرررررگ
بک: هیع خواستی بگی مرض؟!
من: اره ولی دلم نیومد
بک: در عوض کشتیم
من: خخخ عب نداره ....بچه ها کوشن ؟؟
بک: تو اتاقاشون منو چانیم تو اتاق خودمونیم
من: اها .ببخشید مزاحم عشق بازیتون شدم چانبک جونم
بک: هیععع خاک به سرم.. پسرم منو این کارا .؟! نچ نچ نچ ...چانیی ببین پسرت چی میگهههه
چانی با صدای خابالو گفت : چی میگه؟
بک: میگه دارید کارای خاک بر سری میکنید
چانی: راست میگه پسرم دیگه
بک: وای وای پناه میبرم به خدا از شر این دو تا منحرف...اصن تو کی هستی چرا به من زنگ زدی ؟؟ من اصن تو رو نمیشناسم ..مزاحم نشو وگرنه به شوهرم میگم هااا
من: بک تو سوغاتی میخواستی دیگه نه؟؟!
بک: عه ببخشید اجوما خط رو خط شد..هههه ...ببخشید اجوما
من: اجوما عمتهههههه
بک: عه اجوما صداتون نمیاد خدافیظ
..............
من : فردا کنسرت پسراس
نیلو: بیا سوپرایزشون کنیم به کسی نگو ما پیشتیم تا وقتی برسیم اونجا
ریحون: خنگ جونم میخوای اکسو رو سوپرایز کنی؟؟؟!
نیلو: نه میمون جونم غزل و کوثرو سهون ریحون ؛ اها ...بد سهون تو رو میشناسه؟!
نیلو: غلط میکنه نشناسه من زنشممممم
ریحون: بعله بعله
من: عهههه چتونه؟؟!
ریحون: یه ساعت دیگه پرواز داریماااا
نیلو: حالا ما بریم اونجا کجا میخوایم بمونیم؟؟!
من: خونه من و کوکو
نیلو: خو کوثر میفهمه
من: نه.. خودشو غزل خوابگاه پسران
نیلو: :/
ریحون: بریم فرود گاه
............
سوهو: صبح بخیر ...چی شده ؟؟ چرا اینجور نشستید؟
سهون: صبح بخیر هیونگ ....بدو بیا اینجا
همگی پشت در اتاق کریس و کوکو ایستاده بودن
یدفه صدای داد بلند کریس اومد
کریس: اااااخخخخخخخخخ میکشمتتتتتتتت
کوکو: هاهاها
سوهو: بدویید برین اونور ببینم به شما چه اصن؟؟!
پسرا رفتن نشستن اونطرف اتاق
کریس در اتاقو باز کرد اومد بیرون که پسرا از خنده منفجر شدن
کوکو با نیش باز از اتاق خارج شد و ایینه رو داد دست کریس
کریس:......
امروز اخرین امتحانمه هوراااا
تولد چشم باقالیه ساتانسوعه خفناک خوشگل من مبارککککک
39:
پسرا: :/
............
موبایلمو برداشتم و شماره بکهیون رو گرفتم
بک: بههههه سلامممم پسرم
من: بههههههه سلام نوتلام
بک: خوبی پسرم؟؟!
من: ممنون ننه
بک: بچه ها خوبن؟؟! خشی خوبه؟؟!
من: خشیو م.....مرررررگ
بک: هیع خواستی بگی مرض؟!
من: اره ولی دلم نیومد
بک: در عوض کشتیم
من: خخخ عب نداره ....بچه ها کوشن ؟؟
بک: تو اتاقاشون منو چانیم تو اتاق خودمونیم
من: اها .ببخشید مزاحم عشق بازیتون شدم چانبک جونم
بک: هیععع خاک به سرم.. پسرم منو این کارا .؟! نچ نچ نچ ...چانیی ببین پسرت چی میگهههه
چانی با صدای خابالو گفت : چی میگه؟
بک: میگه دارید کارای خاک بر سری میکنید
چانی: راست میگه پسرم دیگه
بک: وای وای پناه میبرم به خدا از شر این دو تا منحرف...اصن تو کی هستی چرا به من زنگ زدی ؟؟ من اصن تو رو نمیشناسم ..مزاحم نشو وگرنه به شوهرم میگم هااا
من: بک تو سوغاتی میخواستی دیگه نه؟؟!
بک: عه ببخشید اجوما خط رو خط شد..هههه ...ببخشید اجوما
من: اجوما عمتهههههه
بک: عه اجوما صداتون نمیاد خدافیظ
..............
من : فردا کنسرت پسراس
نیلو: بیا سوپرایزشون کنیم به کسی نگو ما پیشتیم تا وقتی برسیم اونجا
ریحون: خنگ جونم میخوای اکسو رو سوپرایز کنی؟؟؟!
نیلو: نه میمون جونم غزل و کوثرو سهون ریحون ؛ اها ...بد سهون تو رو میشناسه؟!
نیلو: غلط میکنه نشناسه من زنشممممم
ریحون: بعله بعله
من: عهههه چتونه؟؟!
ریحون: یه ساعت دیگه پرواز داریماااا
نیلو: حالا ما بریم اونجا کجا میخوایم بمونیم؟؟!
من: خونه من و کوکو
نیلو: خو کوثر میفهمه
من: نه.. خودشو غزل خوابگاه پسران
نیلو: :/
ریحون: بریم فرود گاه
............
سوهو: صبح بخیر ...چی شده ؟؟ چرا اینجور نشستید؟
سهون: صبح بخیر هیونگ ....بدو بیا اینجا
همگی پشت در اتاق کریس و کوکو ایستاده بودن
یدفه صدای داد بلند کریس اومد
کریس: اااااخخخخخخخخخ میکشمتتتتتتتت
کوکو: هاهاها
سوهو: بدویید برین اونور ببینم به شما چه اصن؟؟!
پسرا رفتن نشستن اونطرف اتاق
کریس در اتاقو باز کرد اومد بیرون که پسرا از خنده منفجر شدن
کوکو با نیش باز از اتاق خارج شد و ایینه رو داد دست کریس
کریس:......
۱۰.۴k
۲۲ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.