★هایبرید شیطون من ★
★هایبرید شیطون من ★
پارت هشت...
کشوی دروار کنار تختشو کشید و قیچی بزرگ و نقره ای رنگی از تو کشو دراورد تا جای دم اون توله رومخ رو درست کنه .
×تهیونگییی ، خیلی بد شدی، جونگکوکی دوست داره اینجوری بگرده، بد نباش دیگه!
_بد نیستم توله سگ دارم به جفتمون علی الخصوص با*س*ن مبارک تو لطف میکنم !
با قیچی جای دم جونگکوک رو روی شلوارک درست کرد و دوباره شلوارکو توی بغلش پرت کرد و دست به سینه بهش خیره شد.
_بپوش این لعنتی رو بجنب !
تهیونگ با جدیت و سردی تمام زمزمه کرد و جونگکوک کمی تخس بهش خیره شد و اما بعدش با ظرافت خاصی پشت به تهیونگ کرد و آروم مشغول پوشیدن شلوارک شد و مطمعن شد تهیونگ قراره تا با هر حرکتش تا آخرش زجر بکشه!
کمی خمتر شد و لبه تیشرتش بالاتر رفت و کمی از با*س*ن تپل و سفیدش رو به نمایش گذاشت و تهیونگ برای بار هزارم نفسشو کلافه بیرون داد!
×یااا من نمیتونم دممو از سوراخی که تو درست کردی رد کنم باید کمکم کنی تهیونگاااا
تهیونگ بدون معطلی جلو اومد و دستشو رو شونه جونگکوک گذاشت و با کف دست دیگش کمرشو به جلو خم کرد ....
ادامه دارد...
پارت هشت...
کشوی دروار کنار تختشو کشید و قیچی بزرگ و نقره ای رنگی از تو کشو دراورد تا جای دم اون توله رومخ رو درست کنه .
×تهیونگییی ، خیلی بد شدی، جونگکوکی دوست داره اینجوری بگرده، بد نباش دیگه!
_بد نیستم توله سگ دارم به جفتمون علی الخصوص با*س*ن مبارک تو لطف میکنم !
با قیچی جای دم جونگکوک رو روی شلوارک درست کرد و دوباره شلوارکو توی بغلش پرت کرد و دست به سینه بهش خیره شد.
_بپوش این لعنتی رو بجنب !
تهیونگ با جدیت و سردی تمام زمزمه کرد و جونگکوک کمی تخس بهش خیره شد و اما بعدش با ظرافت خاصی پشت به تهیونگ کرد و آروم مشغول پوشیدن شلوارک شد و مطمعن شد تهیونگ قراره تا با هر حرکتش تا آخرش زجر بکشه!
کمی خمتر شد و لبه تیشرتش بالاتر رفت و کمی از با*س*ن تپل و سفیدش رو به نمایش گذاشت و تهیونگ برای بار هزارم نفسشو کلافه بیرون داد!
×یااا من نمیتونم دممو از سوراخی که تو درست کردی رد کنم باید کمکم کنی تهیونگاااا
تهیونگ بدون معطلی جلو اومد و دستشو رو شونه جونگکوک گذاشت و با کف دست دیگش کمرشو به جلو خم کرد ....
ادامه دارد...
۳.۱k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.