★هایبرید شیطون من ★
★هایبرید شیطون من ★
پارت هفت...
_هر غلطی دوست داری بکن فقط زود گورتو گم کن.
صدای دلفریب جونگکوک توی اتاقش پیچید و گوشاش ناخواسته برای شنیدن صدای خارج شدن شلوار لی و صدای قدم زدن برخورد کف پاهای لختش با کف پوشای اتاق تیز شد . چند ثانیه که صدایی بلند نشد بالشتشو از صورتش پایین کشید و تنها با صحنه ای مواجه شد که اصلا علاقه ای به دیدنش نداشت!
جونگکوک یکی از تیشرتای بلندشو بدون شلوار پوشیده بود و داشت پاهای تو پر و سفید رنگشو با دم سفید مخملیش که از زیر تیشرت بیرون زده بود رو تو آیینه برنداز میکرد.
×میپسندی تهیونگی؟ واسه مستر کریسی اینجوری لباس نمیپوشما
فقط و فقط واسه خودته!
به لبخند شیطون جونگکوک خیره شد و اخماشو توی هم گره داد و به سختی چشاشو از رونای ت**ریک کننده توله هو*رنی روبروش گرفت و از رو تخت بلند شد.
یکی از شلوارکاشو از کمد ورداشت و تو صورت جونگکوک پرت کرد :
_این لعنتی رو بپوش کار دست خودت نده !
جونگکوک لبای صورتی و برافشو که خال کوچیک پایینش به شدت خودنمایی میکرد رو جلو داد و نفسشو معترضانه بیرون داد
×یا کیم تهیونگ!من چجوری دممو تو شلوارک جا بدم ها!؟
چشای تهیونگ دم مخملی جونگکوک رو گرفت که با هر تکون تیشرتشو کمی بالاتر میفرستاد و روناشو بیشتر تو دید تهیونگ میزاشت دستشو کلافه لای موهاش برد و چنگ زد و شلوارک رو از دست جونگکوک کشید .
ادامه دارد...
پارت هفت...
_هر غلطی دوست داری بکن فقط زود گورتو گم کن.
صدای دلفریب جونگکوک توی اتاقش پیچید و گوشاش ناخواسته برای شنیدن صدای خارج شدن شلوار لی و صدای قدم زدن برخورد کف پاهای لختش با کف پوشای اتاق تیز شد . چند ثانیه که صدایی بلند نشد بالشتشو از صورتش پایین کشید و تنها با صحنه ای مواجه شد که اصلا علاقه ای به دیدنش نداشت!
جونگکوک یکی از تیشرتای بلندشو بدون شلوار پوشیده بود و داشت پاهای تو پر و سفید رنگشو با دم سفید مخملیش که از زیر تیشرت بیرون زده بود رو تو آیینه برنداز میکرد.
×میپسندی تهیونگی؟ واسه مستر کریسی اینجوری لباس نمیپوشما
فقط و فقط واسه خودته!
به لبخند شیطون جونگکوک خیره شد و اخماشو توی هم گره داد و به سختی چشاشو از رونای ت**ریک کننده توله هو*رنی روبروش گرفت و از رو تخت بلند شد.
یکی از شلوارکاشو از کمد ورداشت و تو صورت جونگکوک پرت کرد :
_این لعنتی رو بپوش کار دست خودت نده !
جونگکوک لبای صورتی و برافشو که خال کوچیک پایینش به شدت خودنمایی میکرد رو جلو داد و نفسشو معترضانه بیرون داد
×یا کیم تهیونگ!من چجوری دممو تو شلوارک جا بدم ها!؟
چشای تهیونگ دم مخملی جونگکوک رو گرفت که با هر تکون تیشرتشو کمی بالاتر میفرستاد و روناشو بیشتر تو دید تهیونگ میزاشت دستشو کلافه لای موهاش برد و چنگ زد و شلوارک رو از دست جونگکوک کشید .
ادامه دارد...
۲.۱k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.