p12
p12
ویو ا/ت :
رو تخت دراز کشیدم و با گوشیم کار کردم که یهویی
در واز شدو و تهیونگو دیدم
+ : ع..عا.. سلام ارباب ( خم شدم )
_ علیک
+ : اتفاقی افتاده ؟
_ باید باهات حرف بزنم
+ بله حتما بفرمایین بشینین
_ خواستم بگم که ... امممم خب ... ببخشید
+ عاا برای چی ؟
_ بابت اینکه بهت تهمت زدم و شکنجت دادم
+ اممم خو عب نداره اتفاق میوفته
_ اوهوم
+ سکوت سنگینی بینمون بود که تهیونگ بلند شد و گفت
_ به هر حال گشنمه برام یه چیزی درست کن
+ ( خنده ریز) چشم
+ بعد اینکه رفت کلی سوال توی ذهنم بود چرا ازم عذر خواهی کرد ؟؟ چرا انقدر مهربون بود ؟؟؟
بلاخره بعد این همه سوالای مسخره رفتم پایین توی اشپز خونه تا غذا براش درست کنم که اجوما رو دیدم
+ یاااا اجوما خیلی ممنوووونممممممممم ( خر ذوق )
اجوما : وا عزیزم کار خواصی نکردم که فقط نمیخواستم بهت تهمت بزنن
+ : خب ... با اون دختره چه کار میکنن؟
اجوما : نمیدونم ولی مجازات بدی براش میزارن
+ هووووف بیخیال من برم یه چیز خوشمزه درست کنم
اجوما : باشه عزیزم برو
+ رفتم از توی یخچال دوتا تخم مرغ برداشتم و پیاز و پودر سخاری و آرد رو برداشتم و دست به کار شدم
+ خب اول تخم مرغارو رو میکشنم و سفیدشو جدا میکنم و ...
* بعد ۲ ساعت ...
ویو تهیونگ :
دیدم دلم خیلی داره ضعف میره همش منتظر بودم که غذا حاضر بشه برم پایین
بعد ۳۰ مین دیدم نمیتونم تحمل کنم رفتم پایین
_ مننننن گشنمههههه ( کلافه )
+ حاضره ( خونسرد )
_ هوووف
_ خواستم دست به کار بشم با غذایی که دیدم تعجب کردم
_ این چیه ؟
+ کورن داگ با نودل و کیمچی مگه تاحالا نخوردی ؟
_ نودل و کیمچی رو خوردم ولی کورن داگ و نه
+ بخور خوشمزست
_ نمیخورم
+ میگممم بخووور خوشت میاد
_ به من دستور نده
+ دستور نمیدم ارباب لطفا بخورین خوشمزست
_ یه گاز ازش زدم و انگار بهشت جلوی چشمام اومد خیلیییی خوشمزه بود برای اینکه خوشحالیمو نبینه به رو خودم نیاوردم
_ هووم راست میگی خوشمزست
+ گفتم که ( خنده )
_ غذامون خوردم و لباسمو پوشیدم که برم سر یه قرار مهم
+ بعد اینکه ارباب غذاشو خورد رفتم و سفره رو جمع کردم و ظرفارو شستم و رفتم توی اتاقم خوابیدم
گایز میدونم این روزا کم میفعالیتم ولی جبران میکنم(:
فردا دوتا پارت دیگه میزارم
شرطا :
۲۰ لایک
۱۵ کامنت
ویو ا/ت :
رو تخت دراز کشیدم و با گوشیم کار کردم که یهویی
در واز شدو و تهیونگو دیدم
+ : ع..عا.. سلام ارباب ( خم شدم )
_ علیک
+ : اتفاقی افتاده ؟
_ باید باهات حرف بزنم
+ بله حتما بفرمایین بشینین
_ خواستم بگم که ... امممم خب ... ببخشید
+ عاا برای چی ؟
_ بابت اینکه بهت تهمت زدم و شکنجت دادم
+ اممم خو عب نداره اتفاق میوفته
_ اوهوم
+ سکوت سنگینی بینمون بود که تهیونگ بلند شد و گفت
_ به هر حال گشنمه برام یه چیزی درست کن
+ ( خنده ریز) چشم
+ بعد اینکه رفت کلی سوال توی ذهنم بود چرا ازم عذر خواهی کرد ؟؟ چرا انقدر مهربون بود ؟؟؟
بلاخره بعد این همه سوالای مسخره رفتم پایین توی اشپز خونه تا غذا براش درست کنم که اجوما رو دیدم
+ یاااا اجوما خیلی ممنوووونممممممممم ( خر ذوق )
اجوما : وا عزیزم کار خواصی نکردم که فقط نمیخواستم بهت تهمت بزنن
+ : خب ... با اون دختره چه کار میکنن؟
اجوما : نمیدونم ولی مجازات بدی براش میزارن
+ هووووف بیخیال من برم یه چیز خوشمزه درست کنم
اجوما : باشه عزیزم برو
+ رفتم از توی یخچال دوتا تخم مرغ برداشتم و پیاز و پودر سخاری و آرد رو برداشتم و دست به کار شدم
+ خب اول تخم مرغارو رو میکشنم و سفیدشو جدا میکنم و ...
* بعد ۲ ساعت ...
ویو تهیونگ :
دیدم دلم خیلی داره ضعف میره همش منتظر بودم که غذا حاضر بشه برم پایین
بعد ۳۰ مین دیدم نمیتونم تحمل کنم رفتم پایین
_ مننننن گشنمههههه ( کلافه )
+ حاضره ( خونسرد )
_ هوووف
_ خواستم دست به کار بشم با غذایی که دیدم تعجب کردم
_ این چیه ؟
+ کورن داگ با نودل و کیمچی مگه تاحالا نخوردی ؟
_ نودل و کیمچی رو خوردم ولی کورن داگ و نه
+ بخور خوشمزست
_ نمیخورم
+ میگممم بخووور خوشت میاد
_ به من دستور نده
+ دستور نمیدم ارباب لطفا بخورین خوشمزست
_ یه گاز ازش زدم و انگار بهشت جلوی چشمام اومد خیلیییی خوشمزه بود برای اینکه خوشحالیمو نبینه به رو خودم نیاوردم
_ هووم راست میگی خوشمزست
+ گفتم که ( خنده )
_ غذامون خوردم و لباسمو پوشیدم که برم سر یه قرار مهم
+ بعد اینکه ارباب غذاشو خورد رفتم و سفره رو جمع کردم و ظرفارو شستم و رفتم توی اتاقم خوابیدم
گایز میدونم این روزا کم میفعالیتم ولی جبران میکنم(:
فردا دوتا پارت دیگه میزارم
شرطا :
۲۰ لایک
۱۵ کامنت
۱۵.۲k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.