PART 249🎀•
#PART_249🎀•
دلبر كوچولو
چشمام سرخ شده بود
قلبم تیر میکشید خدمتکارای عمارت با دیدنم سمتم اومدن
-ارباب خوبید
-خوبم برید
رو به کسی که دست امیر کشیده بود رفتم
-میتونی بری
-اقا میخواید...
-میگم برو
-چشم اقا میرم
کنار رفت که سمت امیر رفتم
-انقد ع*و*ض*ی بودی نمیدونستم؟
-برای همیشه میرم جوری وانمود میکنم انگار اصلا نبودم
-امیر تو برادرت کشتی میفهمی
نگاهی بهم کرد
-من برای عشق هر کاری میکنم کشتن توهم که دیگه سهله
-خیلی قلبت سنگه
-وقتی سنگ شد که مهتاب به تو بله گفت وقتی کلوخ شد که دیدم انگشتر تو دستش گفتم ارزوشو تو دلت میزارم
مشتم پر کردم محکم تو صورتش کوبیدم
انقد زدمش که به نفس نفس افتادم
-دیگه نمیخوام ببینمت برای همیشه گمشو#PART_249🎀•
دلبر كوچولو
چشمام سرخ شده بود
قلبم تیر میکشید خدمتکارای عمارت با دیدنم سمتم اومدن
-ارباب خوبید
-خوبم برید
رو به کسی که دست امیر کشیده بود رفتم
-میتونی بری
-اقا میخواید...
-میگم برو
-چشم اقا میرم
کنار رفت که سمت امیر رفتم
-انقد ع*و*ض*ی بودی نمیدونستم؟
-برای همیشه میرم جوری وانمود میکنم انگار اصلا نبودم
-امیر تو برادرت کشتی میفهمی
نگاهی بهم کرد
-من برای عشق هر کاری میکنم کشتن توهم که دیگه سهله
-خیلی قلبت سنگه
-وقتی سنگ شد که مهتاب به تو بله گفت وقتی کلوخ شد که دیدم انگشتر تو دستش گفتم ارزوشو تو دلت میزارم
مشتم پر کردم محکم تو صورتش کوبیدم
انقد زدمش که به نفس نفس افتادم
-دیگه نمیخوام ببینمت برای همیشه گمشو
دلبر كوچولو
چشمام سرخ شده بود
قلبم تیر میکشید خدمتکارای عمارت با دیدنم سمتم اومدن
-ارباب خوبید
-خوبم برید
رو به کسی که دست امیر کشیده بود رفتم
-میتونی بری
-اقا میخواید...
-میگم برو
-چشم اقا میرم
کنار رفت که سمت امیر رفتم
-انقد ع*و*ض*ی بودی نمیدونستم؟
-برای همیشه میرم جوری وانمود میکنم انگار اصلا نبودم
-امیر تو برادرت کشتی میفهمی
نگاهی بهم کرد
-من برای عشق هر کاری میکنم کشتن توهم که دیگه سهله
-خیلی قلبت سنگه
-وقتی سنگ شد که مهتاب به تو بله گفت وقتی کلوخ شد که دیدم انگشتر تو دستش گفتم ارزوشو تو دلت میزارم
مشتم پر کردم محکم تو صورتش کوبیدم
انقد زدمش که به نفس نفس افتادم
-دیگه نمیخوام ببینمت برای همیشه گمشو#PART_249🎀•
دلبر كوچولو
چشمام سرخ شده بود
قلبم تیر میکشید خدمتکارای عمارت با دیدنم سمتم اومدن
-ارباب خوبید
-خوبم برید
رو به کسی که دست امیر کشیده بود رفتم
-میتونی بری
-اقا میخواید...
-میگم برو
-چشم اقا میرم
کنار رفت که سمت امیر رفتم
-انقد ع*و*ض*ی بودی نمیدونستم؟
-برای همیشه میرم جوری وانمود میکنم انگار اصلا نبودم
-امیر تو برادرت کشتی میفهمی
نگاهی بهم کرد
-من برای عشق هر کاری میکنم کشتن توهم که دیگه سهله
-خیلی قلبت سنگه
-وقتی سنگ شد که مهتاب به تو بله گفت وقتی کلوخ شد که دیدم انگشتر تو دستش گفتم ارزوشو تو دلت میزارم
مشتم پر کردم محکم تو صورتش کوبیدم
انقد زدمش که به نفس نفس افتادم
-دیگه نمیخوام ببینمت برای همیشه گمشو
۴.۳k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.