معلم من
معلم من
برای داشتنش خیلی خوشحال بودم.
تقریبا چن دیقه بهش خیره شده بودم ولی با فکر اینکه فیلم موردعلاقه که یک هفته منتظر پخش شدنش بودم جیع کوتاهی از سر خوشحالی زدمو سریع به سمت کنترل تلوزیون که روی میز تلوزیون بود دویدم.
سریع برشداشتمو تلوزیونو روشن کردم و زدم همون شبکه.
هنوز تیتراژ اولش بود.
سریع سمت آشپزخونه رفتمو از توی کابینتی که تمام خوراکیان توش قایممیکردم چندتا خوراکی برداشتمو آوردم.
بالشتی گذاشتمو و یه پتوی کوچولو آوردم و مشغول دیدن و خوردن شدم.
با تموم شدن سریالم چشمامو که به خاطر زیاد نگاه کردن تلوزیون درد گرفته بود مالیدم نگاهمو به کوک که داشت منونگاه میکرد دادم.
با تعجب بلند شدمو به سمتش رفتم.
ات:از کی بیداری؟!
ادامه دارد..........................
برای داشتنش خیلی خوشحال بودم.
تقریبا چن دیقه بهش خیره شده بودم ولی با فکر اینکه فیلم موردعلاقه که یک هفته منتظر پخش شدنش بودم جیع کوتاهی از سر خوشحالی زدمو سریع به سمت کنترل تلوزیون که روی میز تلوزیون بود دویدم.
سریع برشداشتمو تلوزیونو روشن کردم و زدم همون شبکه.
هنوز تیتراژ اولش بود.
سریع سمت آشپزخونه رفتمو از توی کابینتی که تمام خوراکیان توش قایممیکردم چندتا خوراکی برداشتمو آوردم.
بالشتی گذاشتمو و یه پتوی کوچولو آوردم و مشغول دیدن و خوردن شدم.
با تموم شدن سریالم چشمامو که به خاطر زیاد نگاه کردن تلوزیون درد گرفته بود مالیدم نگاهمو به کوک که داشت منونگاه میکرد دادم.
با تعجب بلند شدمو به سمتش رفتم.
ات:از کی بیداری؟!
ادامه دارد..........................
۱۲.۳k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.