متعلق به او:
متعلق به او:
#part:31
دو روز بعد
سئول برگه قرار داد رو رو میز گذاشت قرار بود امشب برا بستن قرار داد به خونه سئول بره پس قبلش بازم یدونه قرص خورد تا دوباره بهم نریزه اما معده درداشم رو موخش بود سئول یه مدت بخاطر نخوردن غذا و فشار زیاد دچار زخم معده شد حالا هم مشکل معده داشت هم کم خونی داشت سئول غذایه میکی رو بهش داد و گفت
+قرارع بیاد اینجا به نظرت میتونم تحمل کنم ولی اون خیلی جذاب شده موهایه بلندش پیرسینگش اون خیلی مرد شده البته مرد بود ولی الان خیلی بیشتر همینطور که داشت حرف میزد صدا زنگ خونش خورد بلند شد و نزدیک در شد نفس عمیقی کشید لبخند مصنوعی زد و در و باز کرد
+سلام جناب جئون
_سلام
+بفرمایید خیلی خوش اومدید
سئول وارد خونه شد و کوک هم پشت سرش اومد تو میکی با دیدن کوک پارس کرد
+میکی هیسس ببخشید این سگمه
_سگت خیلی بامزست
سئول و کوک روبه رو هم نشستن سئول پرونده و قرار داد رو جلو کوک گذاشت کوک کت بلندشو در آورد و رو صندلی انداخت و روش نشست پرونده رو باز کرد و نگاه کرد
+تا شما پرونده رو بررسی میکنید من براتون قهوه درست میکنم
_ممنون
سئول که بلند شد رفت میکی با تکون دادن دمش به طرف کوک رفت و پاچه شلوارش رو گرفت
_چی میخوای کوچولو؟
میکی انگار میگفت باهاش بره کوک بلند شد و دنبال میکی رفت سمت یه قسمت میکی با مهارت از صندلی بالا رفت یه دفتر مشکی رنگ که اونجا بود برداشت و جلو کوک گذاشت کوک به اون دفتر نگاهی انداخت
با شنیدن صدایه سئول جلدی رفت بیرون و میکی هم اومد
+کجا بودید جناب جئون
_دستشویی
+آهان بفرمایید
کوک نشست رو مبل و بعد قرار داد هم امضا کرد هردو به هم دست دادن
#part:31
دو روز بعد
سئول برگه قرار داد رو رو میز گذاشت قرار بود امشب برا بستن قرار داد به خونه سئول بره پس قبلش بازم یدونه قرص خورد تا دوباره بهم نریزه اما معده درداشم رو موخش بود سئول یه مدت بخاطر نخوردن غذا و فشار زیاد دچار زخم معده شد حالا هم مشکل معده داشت هم کم خونی داشت سئول غذایه میکی رو بهش داد و گفت
+قرارع بیاد اینجا به نظرت میتونم تحمل کنم ولی اون خیلی جذاب شده موهایه بلندش پیرسینگش اون خیلی مرد شده البته مرد بود ولی الان خیلی بیشتر همینطور که داشت حرف میزد صدا زنگ خونش خورد بلند شد و نزدیک در شد نفس عمیقی کشید لبخند مصنوعی زد و در و باز کرد
+سلام جناب جئون
_سلام
+بفرمایید خیلی خوش اومدید
سئول وارد خونه شد و کوک هم پشت سرش اومد تو میکی با دیدن کوک پارس کرد
+میکی هیسس ببخشید این سگمه
_سگت خیلی بامزست
سئول و کوک روبه رو هم نشستن سئول پرونده و قرار داد رو جلو کوک گذاشت کوک کت بلندشو در آورد و رو صندلی انداخت و روش نشست پرونده رو باز کرد و نگاه کرد
+تا شما پرونده رو بررسی میکنید من براتون قهوه درست میکنم
_ممنون
سئول که بلند شد رفت میکی با تکون دادن دمش به طرف کوک رفت و پاچه شلوارش رو گرفت
_چی میخوای کوچولو؟
میکی انگار میگفت باهاش بره کوک بلند شد و دنبال میکی رفت سمت یه قسمت میکی با مهارت از صندلی بالا رفت یه دفتر مشکی رنگ که اونجا بود برداشت و جلو کوک گذاشت کوک به اون دفتر نگاهی انداخت
با شنیدن صدایه سئول جلدی رفت بیرون و میکی هم اومد
+کجا بودید جناب جئون
_دستشویی
+آهان بفرمایید
کوک نشست رو مبل و بعد قرار داد هم امضا کرد هردو به هم دست دادن
۱۱.۷k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.