متعلق به او:
متعلق به او:
#part:33
سئول تعجب کرد کوک سئول رو تو بغلش گرفته بود و به طرف بیرون شرکت میبرد
..........
کوک جلو یه کوهستان نگه داشت همه جا سر سبز بود هردو تو ماشین ساکت بودن سئول به بیرون از پنجره نگاه میکرد کوک پنجره ماشین رو پایین داد در داشبوردشو باز کرد و اون دفتر رو رو جلو ماشین گذاشت
_چرا؟چرا بهم نگفتی؟
+تو جایه من بودی چیکار میکردی اگه جلو چشت تهدید به مرگ میشدم؟
_این جواب من نبود
سئول طرف کوک برگشت
+پس جوابت چیه؟
_من میخوام از زبون خودت بشنومش(کمی بلند)
+مگه باورت میشه؟تو این چندسال منو به چشم یه هرزه دیدی بعد چجوری باورت شه(داد)
_سئول...
+سئول چی؟اشتباه میکنم؟
سئول دوباره به طرف پنجره برگشت
+تو وقتی اون دفتر رو باور نکردی الانم نمیکنی(گریه)
سئول از ماشین رفت بیرون و به ماشین تکیه داد پسرک آروم پیاده شد و کنار سئول وایساد پاکت سیگارش رو در آورد یه نخ سیگار گذاشت بین لباش فندک زد ولی موقع کام گرفتن سیگار از بین لباش گرفته شد
+از کی تاحالا سیگار میکشی؟
سئول خواست سیگار رو بین لباش بزاره که کوک اونو گرفت و زیر پاش له کرد
_تو از کی تاحالا جرعت کردی سیگار بکشی؟
+سوال با سوال جواب میدی؟
سئول لب زد
+فقط اینو بدون بخاطر عشقی که بهت داشتم بخاطر اینکه نمیخواستم از دستت بدم اون حرفارو بهت زدم نمیدونی وقتی تو اون حال دیدمت چقدر نابود شدم خیلی....خیلی
سئول داشت میرفت که دستش کشیده شد به عقب
_دستبندی که بهت دادمو انداختی دور؟
اینم از پارتا
#part:33
سئول تعجب کرد کوک سئول رو تو بغلش گرفته بود و به طرف بیرون شرکت میبرد
..........
کوک جلو یه کوهستان نگه داشت همه جا سر سبز بود هردو تو ماشین ساکت بودن سئول به بیرون از پنجره نگاه میکرد کوک پنجره ماشین رو پایین داد در داشبوردشو باز کرد و اون دفتر رو رو جلو ماشین گذاشت
_چرا؟چرا بهم نگفتی؟
+تو جایه من بودی چیکار میکردی اگه جلو چشت تهدید به مرگ میشدم؟
_این جواب من نبود
سئول طرف کوک برگشت
+پس جوابت چیه؟
_من میخوام از زبون خودت بشنومش(کمی بلند)
+مگه باورت میشه؟تو این چندسال منو به چشم یه هرزه دیدی بعد چجوری باورت شه(داد)
_سئول...
+سئول چی؟اشتباه میکنم؟
سئول دوباره به طرف پنجره برگشت
+تو وقتی اون دفتر رو باور نکردی الانم نمیکنی(گریه)
سئول از ماشین رفت بیرون و به ماشین تکیه داد پسرک آروم پیاده شد و کنار سئول وایساد پاکت سیگارش رو در آورد یه نخ سیگار گذاشت بین لباش فندک زد ولی موقع کام گرفتن سیگار از بین لباش گرفته شد
+از کی تاحالا سیگار میکشی؟
سئول خواست سیگار رو بین لباش بزاره که کوک اونو گرفت و زیر پاش له کرد
_تو از کی تاحالا جرعت کردی سیگار بکشی؟
+سوال با سوال جواب میدی؟
سئول لب زد
+فقط اینو بدون بخاطر عشقی که بهت داشتم بخاطر اینکه نمیخواستم از دستت بدم اون حرفارو بهت زدم نمیدونی وقتی تو اون حال دیدمت چقدر نابود شدم خیلی....خیلی
سئول داشت میرفت که دستش کشیده شد به عقب
_دستبندی که بهت دادمو انداختی دور؟
اینم از پارتا
۱۱.۴k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.