Part49
Part49
*ماماااااان…? مامان ژوووون?.. بابایی کالت دالههه… مامان ? +اومدمممم دخترممممم ..تو اشپزخونم تو برو پیش داداشت منم میرم الان پیش بابات ..+کووووووک ..?کجایی عشقم?? ×تو حیاطم بیا اینو ببین… +ببینم ..×پسر کوچولومون عاشق شده… +پسرم اون کیه پیشت وایساده ?..مامان ژونم ..با دوشت دختلم اشنا شو ..+(سرمو روبه کوک چرخوندم ) وات? :| ×دوست دخترشه دیگه چه کنیم ?(شونه هاشو بالا داد و خندید) +پسرم فکر نمیکنی یکم زود باشه مامانی مامان بزرگ بشه? ×(کوک بلند بلند میخندید).. مامان حالا که داداشی دوش دختل داله منم دوش دختل موخوام… ×دخترم دوست دختر نه دوست پسر… (یکی زدم تو سر کوک ) +دخترم هر وقت بزرگ شدی از این کارا بکن الان اگه بابا بزرگ بفهمه بیچارمون میکنه که ما بلد نیستیم بچه تربیت کنیم ../ مامان ژون مگه بابا بزرگ تولو بیچاله کرد!? +هنوز نه اما میکنه.. میکنه??… *
~ا/تتتت بیدار شووو باباااا… هر روزهر روز داری خواب میبینیاااا.. پاشوببینم باید بریم کمپانی
+خدا بگم چیکارت نکنه لیسو ..نزاشتی با بچه هام حرف بزنم
~اووووووووو… چندتا بودن حالاااااااا
+مسخره نکننننن… خیلی ناز بودن…. بیخیال بیا بریم
یکم بعد با دخترا رسیدیم کمپانی
کوک دوان دوان به سمتم میودید
×دیدیششش… دیدی مگه نهه!!! تو هم اون خوابو دیدی مگه نه?!
+هییییس اره… اروم… .
جیمین : حالا جدی جدی شماها همزمان خواب میبینین? اونم دقیق و یه جور ?
+والا خودمم نمیدونم چجوری ولی اره
&دخترااا… ا/ت تبریک میگم (به حلقه تو دستم اشاره کرد)
+عااام.. رئیس من… واقعاا…
&هیییس عیبی ندارهههه… خودم به کوک گفتم مشکلی نداره
کتی: کاش یکم از رمانتیک بازیای کوک رو بقیه پسراتونم بلد بودن (شوگا خیلی پوکر نگاش کرد)
میرا: هعییییی..
جیهوپ : یاااا (سرشونو خواروند و لبو لچشو اویزون کرد)
&خب قرار بود یه اهنگ مشترک بخونین که اون اتفاقا نزاشت ..حالا انجامش میدین… قراره کمپانی بیگ هیت با این اهنگتون بیوفته سر زبونااا.. نظرتون چیه ?خود پسرا هم ترانه و متنشو بنویسن ..تنظیم و طراحی رقص هم با دخترا باشه… چطوره?
رز: واقعاااا??????
ته ته : عالییییییییییه
×یکم زود نیست? اخه ممکنه ا/ت نتونه بخاطر دردش خوب برقصه
+نه من مشکلی ندارم
&خوبه پس شروع کنین ..طبقه پنجم رو برای شما حاضر کردم استودیو و سالن دنس مجزا داره راحت کارتونو انجام بدین… اگه به منیجر یا مربی نیاز داشتین بگین ..
نامجون : ممنون رئیس واقعا ممنون
&ببینم چیکار میکنینااا
*ماماااااان…? مامان ژوووون?.. بابایی کالت دالههه… مامان ? +اومدمممم دخترممممم ..تو اشپزخونم تو برو پیش داداشت منم میرم الان پیش بابات ..+کووووووک ..?کجایی عشقم?? ×تو حیاطم بیا اینو ببین… +ببینم ..×پسر کوچولومون عاشق شده… +پسرم اون کیه پیشت وایساده ?..مامان ژونم ..با دوشت دختلم اشنا شو ..+(سرمو روبه کوک چرخوندم ) وات? :| ×دوست دخترشه دیگه چه کنیم ?(شونه هاشو بالا داد و خندید) +پسرم فکر نمیکنی یکم زود باشه مامانی مامان بزرگ بشه? ×(کوک بلند بلند میخندید).. مامان حالا که داداشی دوش دختل داله منم دوش دختل موخوام… ×دخترم دوست دختر نه دوست پسر… (یکی زدم تو سر کوک ) +دخترم هر وقت بزرگ شدی از این کارا بکن الان اگه بابا بزرگ بفهمه بیچارمون میکنه که ما بلد نیستیم بچه تربیت کنیم ../ مامان ژون مگه بابا بزرگ تولو بیچاله کرد!? +هنوز نه اما میکنه.. میکنه??… *
~ا/تتتت بیدار شووو باباااا… هر روزهر روز داری خواب میبینیاااا.. پاشوببینم باید بریم کمپانی
+خدا بگم چیکارت نکنه لیسو ..نزاشتی با بچه هام حرف بزنم
~اووووووووو… چندتا بودن حالاااااااا
+مسخره نکننننن… خیلی ناز بودن…. بیخیال بیا بریم
یکم بعد با دخترا رسیدیم کمپانی
کوک دوان دوان به سمتم میودید
×دیدیششش… دیدی مگه نهه!!! تو هم اون خوابو دیدی مگه نه?!
+هییییس اره… اروم… .
جیمین : حالا جدی جدی شماها همزمان خواب میبینین? اونم دقیق و یه جور ?
+والا خودمم نمیدونم چجوری ولی اره
&دخترااا… ا/ت تبریک میگم (به حلقه تو دستم اشاره کرد)
+عااام.. رئیس من… واقعاا…
&هیییس عیبی ندارهههه… خودم به کوک گفتم مشکلی نداره
کتی: کاش یکم از رمانتیک بازیای کوک رو بقیه پسراتونم بلد بودن (شوگا خیلی پوکر نگاش کرد)
میرا: هعییییی..
جیهوپ : یاااا (سرشونو خواروند و لبو لچشو اویزون کرد)
&خب قرار بود یه اهنگ مشترک بخونین که اون اتفاقا نزاشت ..حالا انجامش میدین… قراره کمپانی بیگ هیت با این اهنگتون بیوفته سر زبونااا.. نظرتون چیه ?خود پسرا هم ترانه و متنشو بنویسن ..تنظیم و طراحی رقص هم با دخترا باشه… چطوره?
رز: واقعاااا??????
ته ته : عالییییییییییه
×یکم زود نیست? اخه ممکنه ا/ت نتونه بخاطر دردش خوب برقصه
+نه من مشکلی ندارم
&خوبه پس شروع کنین ..طبقه پنجم رو برای شما حاضر کردم استودیو و سالن دنس مجزا داره راحت کارتونو انجام بدین… اگه به منیجر یا مربی نیاز داشتین بگین ..
نامجون : ممنون رئیس واقعا ممنون
&ببینم چیکار میکنینااا
۹.۱k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.