mycharmingbully
#my_charming_bully
part²⁶
=چیشده؟
+هیسسسسسس
=ها؟
+جوم جان چانیو(آرومتر) دِل کی میون آن دِوه(نمیخوام کسی بفهمه)
=خب بگو ببینم چی میگی
+نا.... جیمینی.. سارانگ هاگه دِسُ(من... عاشق... جیمین شدم)
=خنگه تو باهاش تو رابطه ای چجوری میتونی عاشقش نشده باشی میگم خنگی میگی نه(نسبتاً بلند و از جاش بلند میشه)
+هیسسسسس همین الان گفتم آرومتر
+(بلند میشه و تعظیم میکنه) چوه سونگ نیدا(متاسفم)
+بشین ببینم
=خب میگفتی(سرش تو گوشیشه)
+اون روز ده بار بهت گفتم باهم تورابطه نیستیم خودت قبول نکردی
= جدی باهم نبودین
+آنییییییی(نههههههه)
=پس چرا لبتو...
+خودمم نمیدونم
=(گوشی رو میندازه رو میز)
عاشقته
+ها؟
=دوستت داره
+من که چشم آب نمیخوره
=مگه چشم آب میخوره... میگم خنگی
+یااااا
یه بنده خدایی: کوفتتت بزارین با آرامش غذا بخوریم دیگه
هانا از جاش بلند شد
+چی گفتی؟
بنده خدا: هی.. هیچی
+آها فکر کردم زر اضافه زدی
بنده خدا(من زر زدن تو مرامم نیست)
+زارت
خبببب بریم هایونی
=هندز کوفت نکردم هانیییییی
+اوکیییییییی
بنده خدا؛: الان ...
یه نگاه سنگین و ترسناک بهش کردم که لال شد
+آها آفرین
بنده خدا: حیححح
جیمین ویو
حتی با اینکه هانا خیای آروم حرف میزد اونطوری که هایون حرف میزد کاملاً فهمیدم که یه پسری رو دوست داره
پس به کدک گفتم
_پیس پیس کوک
*ها
_از هایون بمرس هانا چی گفت و کیو دوست داره
*چشم دوماد
_زهر
*خرگوشییییی میخندهههه
♡اسلاید به ترتیب
اسلاید اول لباس خونگی هانا
اسلاید دو لباسی که باهاش رفت بیرون
part²⁶
=چیشده؟
+هیسسسسسس
=ها؟
+جوم جان چانیو(آرومتر) دِل کی میون آن دِوه(نمیخوام کسی بفهمه)
=خب بگو ببینم چی میگی
+نا.... جیمینی.. سارانگ هاگه دِسُ(من... عاشق... جیمین شدم)
=خنگه تو باهاش تو رابطه ای چجوری میتونی عاشقش نشده باشی میگم خنگی میگی نه(نسبتاً بلند و از جاش بلند میشه)
+هیسسسسس همین الان گفتم آرومتر
+(بلند میشه و تعظیم میکنه) چوه سونگ نیدا(متاسفم)
+بشین ببینم
=خب میگفتی(سرش تو گوشیشه)
+اون روز ده بار بهت گفتم باهم تورابطه نیستیم خودت قبول نکردی
= جدی باهم نبودین
+آنییییییی(نههههههه)
=پس چرا لبتو...
+خودمم نمیدونم
=(گوشی رو میندازه رو میز)
عاشقته
+ها؟
=دوستت داره
+من که چشم آب نمیخوره
=مگه چشم آب میخوره... میگم خنگی
+یااااا
یه بنده خدایی: کوفتتت بزارین با آرامش غذا بخوریم دیگه
هانا از جاش بلند شد
+چی گفتی؟
بنده خدا: هی.. هیچی
+آها فکر کردم زر اضافه زدی
بنده خدا(من زر زدن تو مرامم نیست)
+زارت
خبببب بریم هایونی
=هندز کوفت نکردم هانیییییی
+اوکیییییییی
بنده خدا؛: الان ...
یه نگاه سنگین و ترسناک بهش کردم که لال شد
+آها آفرین
بنده خدا: حیححح
جیمین ویو
حتی با اینکه هانا خیای آروم حرف میزد اونطوری که هایون حرف میزد کاملاً فهمیدم که یه پسری رو دوست داره
پس به کدک گفتم
_پیس پیس کوک
*ها
_از هایون بمرس هانا چی گفت و کیو دوست داره
*چشم دوماد
_زهر
*خرگوشییییی میخندهههه
♡اسلاید به ترتیب
اسلاید اول لباس خونگی هانا
اسلاید دو لباسی که باهاش رفت بیرون
- ۲.۶k
- ۱۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط