𝐒𝐂𝐄𝐍𝐀𝐑𝐈𝐎🔗៹ ࣪˖⁩

"وقتی میری آرایشگاه و آرایشگر میرینه تو قیافت"
نامجون: یا قمر بنی هاشمممم ا.تتتت این چیهههه

جین: یاا سیکس‌پکای کوککککککک چشمان پاکممممم

یونگی: وتففف ا.ت این چه قیافه ایهه؟ برو گمشو پاکشون کننن مث بزغاله ی آرایش کرده شدیی

هوسوک: *از شدت ترس و وحشت بیهوش میشه(ریدی گلم🌹)*

جیمین: *سعی در حفظ آرامش خود* ا.ت چند بار بهت گفتم نرو پیش سکینه آرایشگر؟ اون میرینه تو قیافه آدم:/

تهیونگ: توو کیستیییی چرااا اومدییی خونه ی منننننن*نمیشناستت اصلا:/*
ا.ت: منممم ا.تت
تهیونگ: برو گمشو باباااااا ا.ت من مث توی چلغوز نیستت
ا.ت: .......
همچنان ا.ت: .......
ا.ت تا ابد: ..........

کوک: واوو ا.ت کی اینطوریت کرده؟
ا.ت: سکینه آرایشگر محله..خوشگل شدممم؟
کوک: نه عزیزم میخواستم بگم خیلی حرفه ای رید تو قیافت دستش طلا😘🌹
ا.ت: *در محو افق میشود*
-kim vana
امیدوارم دوسش داشته باشید!
•tag• #bts #rm #jin #jhope #suga #jimin #v #jk #namjoon #seokjin #hoseok #yoongi #taehyung #jungkook
#bts_fiction #بی_تی_اس #وانشات #فیک #سناریو
دیدگاه ها (۲۱)

"من اونی که فکر میکنی نیستم!"Part 7جین: اوه لیونا! خوبی؟کارا...

"من اونی که فکر میکنی نیستم!"Part 8لیونا: خب منم دوست پسر دا...

"من اونی که فکر میکنی نیستم!"Part 6ولی یکی از اون کاغذا توجه...

𝐒𝐂𝐄𝐍𝐀𝐑𝐈𝐎🔗៹ ࣪˖⁩

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط