پارت18 اولین سفر تنهایی
#پارت18 #اولین سفر تنهایی
ماشینو دادم به صاف کارو پیاده تا بازار رفتیم رفتیم پاساژ اوا مانتو میخرید منم تیشرت و پیرهن لانگ هنوز شلوار نخریدیم رفتیم یه جایی فیشنت دست و پا داشت سریع رفتم تو اوا هم پشت سرم اومد رفتم یه فیشت دست و یع فیشنت پا خریدم انگشتر دارک هم خریدم اوا هعی میگفت اینا چیه میخری رفتیم توی لوازم ارایش فروشی اوا از هر نوع میخرید همشم رنگا ورنگ میخرید ولی من فقط دوتا رژ خریدم با یه سایه چشم ابی و سبز چندتا پرسینگ هم خریدم رفتیم بیرون اوا گفت میخوام برم ارایشگاه موهامو نوک گیری کنم رفتیم یهو به سرم زد که موهامو تا توی گردنم کوتاه کنم رفتم روی صندلی نشستم به ارایشگر گفتم که موهامو به حالت موجی کوتاه کنه موقعی که کوتاه کرد بهش گفتم روی موهامو امبره ابی کنه و زیرشونو مشکی کنه بعد از یک ساعت کار من تموم شد اوا همون موقعی که من موهامو کوتاه کردم تمام شد کارش دستمو گذاشتم تو موهامو زدمشون بالا مشکی و ابی قاطی شد خیلییییی باهال شدع بود اوا چنان جیغی زدو گفت
اوا: چقدر خوشگل شدییی خیلی خفن شدی ولی در این حال کیوتی
ارایشگرا هم حرفشو تایید کردن پول اریشگاهو دادیم و اومدیم بیرون من دیگه کلاهمو نزاشتن چون ارایشگره گفت حالتشون بع هم میریزه یهو اوا گفت
اوا: بریم کفش بخریم
من: باشه
رفتیم یه پاساژ کفش فروشی خیلییی کفشا خفنی داشت دو جفت بوت خریدم یکی مشکی یکی دیگش ابی یع جفتم جردن اوا هم یه جفت اسپرت سفید سیاه خرید و یه جفت صندل رفتیم دنبال ماشین مثل روز اولش شده بود پولشو دادمو حرکت کردیم یهو اوا تو راه گفت
اوا: یه دقیقه اینجا پارک کن مامانم گفت میوه بخر
پارک کردم اوا رفت رفتم دور گوشی یهو بابام زنگ زد جواب دادم
من: الو
بابا: سلام دخترم خوبی
من: ممنون شما خوبین؟
بابا: اره عزیزم خوبم خوش میگذره؟
من: اره خیلی خوبه تازه خرید کردیم میخوایم بریم خونه دوستم
بابا: چیزی لازم نداری؟
من: نه همه چی خوبه
بابا: خب خداروشکر
من: بابا راستی خاستگارو رد کردین؟
بابا: اره من از همون اول راضی نبودم
من: میدونم ولی تو که میدونی من اگه کاری که به میلم نباشه انجام نمیدم
بابا: اره به مامانتم همینو گفتم یکم قانع شد
من: باب......
یعو فقط جیغ زدمو یا ابلفضل بابامو شنیدمو دیگه همه جا تاریک شد
ماشینو دادم به صاف کارو پیاده تا بازار رفتیم رفتیم پاساژ اوا مانتو میخرید منم تیشرت و پیرهن لانگ هنوز شلوار نخریدیم رفتیم یه جایی فیشنت دست و پا داشت سریع رفتم تو اوا هم پشت سرم اومد رفتم یه فیشت دست و یع فیشنت پا خریدم انگشتر دارک هم خریدم اوا هعی میگفت اینا چیه میخری رفتیم توی لوازم ارایش فروشی اوا از هر نوع میخرید همشم رنگا ورنگ میخرید ولی من فقط دوتا رژ خریدم با یه سایه چشم ابی و سبز چندتا پرسینگ هم خریدم رفتیم بیرون اوا گفت میخوام برم ارایشگاه موهامو نوک گیری کنم رفتیم یهو به سرم زد که موهامو تا توی گردنم کوتاه کنم رفتم روی صندلی نشستم به ارایشگر گفتم که موهامو به حالت موجی کوتاه کنه موقعی که کوتاه کرد بهش گفتم روی موهامو امبره ابی کنه و زیرشونو مشکی کنه بعد از یک ساعت کار من تموم شد اوا همون موقعی که من موهامو کوتاه کردم تمام شد کارش دستمو گذاشتم تو موهامو زدمشون بالا مشکی و ابی قاطی شد خیلییییی باهال شدع بود اوا چنان جیغی زدو گفت
اوا: چقدر خوشگل شدییی خیلی خفن شدی ولی در این حال کیوتی
ارایشگرا هم حرفشو تایید کردن پول اریشگاهو دادیم و اومدیم بیرون من دیگه کلاهمو نزاشتن چون ارایشگره گفت حالتشون بع هم میریزه یهو اوا گفت
اوا: بریم کفش بخریم
من: باشه
رفتیم یه پاساژ کفش فروشی خیلییی کفشا خفنی داشت دو جفت بوت خریدم یکی مشکی یکی دیگش ابی یع جفتم جردن اوا هم یه جفت اسپرت سفید سیاه خرید و یه جفت صندل رفتیم دنبال ماشین مثل روز اولش شده بود پولشو دادمو حرکت کردیم یهو اوا تو راه گفت
اوا: یه دقیقه اینجا پارک کن مامانم گفت میوه بخر
پارک کردم اوا رفت رفتم دور گوشی یهو بابام زنگ زد جواب دادم
من: الو
بابا: سلام دخترم خوبی
من: ممنون شما خوبین؟
بابا: اره عزیزم خوبم خوش میگذره؟
من: اره خیلی خوبه تازه خرید کردیم میخوایم بریم خونه دوستم
بابا: چیزی لازم نداری؟
من: نه همه چی خوبه
بابا: خب خداروشکر
من: بابا راستی خاستگارو رد کردین؟
بابا: اره من از همون اول راضی نبودم
من: میدونم ولی تو که میدونی من اگه کاری که به میلم نباشه انجام نمیدم
بابا: اره به مامانتم همینو گفتم یکم قانع شد
من: باب......
یعو فقط جیغ زدمو یا ابلفضل بابامو شنیدمو دیگه همه جا تاریک شد
۳.۴k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.