پارت۱۷ اولین سفر تنهایی
#پارت۱۷ #اولین سفر تنهایی
داشت گریم میگرفت صندوق ماشینم داغون شده بود انگار کسی زده بود بهشو رفت چند دقیقه همینطور به صندوق نگاه کردم بعد برام عادی شد تهش میبرمش صاف کاری میفروشمش یکی دیگع میخرم صندوقو باز کردم چمدونمو در اوردم صندوقو بستم ولی به سختی اخه یکم کج شده بود رو به اوا گفتم
من: بیا بریم داخل
با تعجب نگام کردو گفت
اوا: بریم داخل مگه خری؟ نمیخوای بفهمی کی بهش زده
من: ولش میبرمش صاف کاری بعد میفروشمش
اوا: خیلی خری
من: دیگه گه نخور بریم داخل
رفتیم داخل وقتی که صورت پنچر مارو دیدن تعجب کردن
ارتام: چیشده؟
احساس میکنم از وقتی گفتم خاستگارمو رد کردن ارتام شاد تر شد
من: هیچی بابا یکی از پشت زد به ماشینمو در رفت
ارتام گفت
ارتام: اون ماشین پرشه مال توعه
من: اره
ارتام: موقعی که اومدم دیدم یکی داره با سرعت از کوچه میره بیرون یکمم جلوش کج بود وقتی این ماشینو دیدم مطمئن بودم که زدو در رفت
من: مهم نی دیه
اوا: خاک تو سرت من اگه حتی یه پرایدم داشتم اینطور میشد تا قرون اخرشو ازش میگرفتم
من: وقتی نمیدونم کیه چطور؟
اوا: نمیدونم
ارتام: حالا میخوای چیکار کنی؟
من: هیچی میبرمش پیش یه صاف کار درستش کنه بعد میفروشمش یکی کپی همین میخرم
ارتام: فکر خوبیه ولی قیمت همون قبلش ازت نمیخرنا چون میفهمن که یه بلایی سرش اومده
من: میدونم
فقط نگام کردن اوا گفت
اوا: بیا بریم بالا لباساتو عوض کن بریم صاف کاری
اینبار دستمو نگرفت رفتیم بالا اوا رفت اتاق خودش منم اتاق خودم لباسامو بایه پیرهن لانگ مشکی و یه شلوار بگ لی ابی و یه کلاه لبه دار سفید و کفشای الستار عوض کردم چون خونشون مثل خونه ما پارکت بود و فرش نبود با کفش بودیم جلو میز ارایش نشستم کلاهمو در اوردم که بهتر ببینم یه رژ صورتی رنک لب زدم خیلی خوش رنگ بود پرسینگ دماغمو زدم یکم رژگونه زدم یکم که نه رو صورت سفیدم خیلی معلوم بود ولی زشت نبود لنز سبز لجنی کم رنگ گذاشتم و یه خط چشم کلف هم کشیدم چشام کشیده بودن کشیده ترم شدن ابرو هامو لیفت کردم و یه گردنبند قفلو زنجیر طوسی گذاشتم بلند شدم و کلاهمو گذاشتم و رفتم بیرون از پله ها رفتم پایین و منتظر اوا موندم ارتام اومد تو سالن و رو مبل تک نفره نشست نگام کرد دهنش باز موند گفت
ارتام: چه لنز سبز بهت میاد
من: ممنون
ارتام: تعریف نکردم فقط حقیقتو گفتم
من: الان تیکه بود یا همون تعریف؟
ارتام: نمیدونم شاید دوتاش
من: اسکلی؟
ارتام: تربیت داشته باش تو خونه خودم داری بهم فحش میدی؟
من: اولن خونه تو نیست مال باباته دومن فحش ندادم توهین کردم
ارتام: خیلی پروعی
من: بخاطر تو یه کوپه بودن با توعه
ارتام: کم نیاری
من: نگران نباش
ارتام: نیستم
من: خوبه
ارتام خواست جوابمو بده که یهو اوا داد زد گف بریم نگاه بهش کردم یه شال مشکی اشکی با یه مانتو کوتاه ابیه کمربندی و یه شلوار جذب مشکی و کفشای صندل پاشنه کوتاه مشکی بندی که جلو انگشتاش باز بود تیپش به خودش میومد ولی من از این تیپا بدم میاد بلند شدمو خداحافظی کردیمو رفتیم البته اوا گفت بای رفتیم و سوار ماشین شدیم حرکت کردم اوا از ارتام ادرس یه صاف کاریو پرسید و منم زدم توی راهنمای ماشیتو رفتیم......
داشت گریم میگرفت صندوق ماشینم داغون شده بود انگار کسی زده بود بهشو رفت چند دقیقه همینطور به صندوق نگاه کردم بعد برام عادی شد تهش میبرمش صاف کاری میفروشمش یکی دیگع میخرم صندوقو باز کردم چمدونمو در اوردم صندوقو بستم ولی به سختی اخه یکم کج شده بود رو به اوا گفتم
من: بیا بریم داخل
با تعجب نگام کردو گفت
اوا: بریم داخل مگه خری؟ نمیخوای بفهمی کی بهش زده
من: ولش میبرمش صاف کاری بعد میفروشمش
اوا: خیلی خری
من: دیگه گه نخور بریم داخل
رفتیم داخل وقتی که صورت پنچر مارو دیدن تعجب کردن
ارتام: چیشده؟
احساس میکنم از وقتی گفتم خاستگارمو رد کردن ارتام شاد تر شد
من: هیچی بابا یکی از پشت زد به ماشینمو در رفت
ارتام گفت
ارتام: اون ماشین پرشه مال توعه
من: اره
ارتام: موقعی که اومدم دیدم یکی داره با سرعت از کوچه میره بیرون یکمم جلوش کج بود وقتی این ماشینو دیدم مطمئن بودم که زدو در رفت
من: مهم نی دیه
اوا: خاک تو سرت من اگه حتی یه پرایدم داشتم اینطور میشد تا قرون اخرشو ازش میگرفتم
من: وقتی نمیدونم کیه چطور؟
اوا: نمیدونم
ارتام: حالا میخوای چیکار کنی؟
من: هیچی میبرمش پیش یه صاف کار درستش کنه بعد میفروشمش یکی کپی همین میخرم
ارتام: فکر خوبیه ولی قیمت همون قبلش ازت نمیخرنا چون میفهمن که یه بلایی سرش اومده
من: میدونم
فقط نگام کردن اوا گفت
اوا: بیا بریم بالا لباساتو عوض کن بریم صاف کاری
اینبار دستمو نگرفت رفتیم بالا اوا رفت اتاق خودش منم اتاق خودم لباسامو بایه پیرهن لانگ مشکی و یه شلوار بگ لی ابی و یه کلاه لبه دار سفید و کفشای الستار عوض کردم چون خونشون مثل خونه ما پارکت بود و فرش نبود با کفش بودیم جلو میز ارایش نشستم کلاهمو در اوردم که بهتر ببینم یه رژ صورتی رنک لب زدم خیلی خوش رنگ بود پرسینگ دماغمو زدم یکم رژگونه زدم یکم که نه رو صورت سفیدم خیلی معلوم بود ولی زشت نبود لنز سبز لجنی کم رنگ گذاشتم و یه خط چشم کلف هم کشیدم چشام کشیده بودن کشیده ترم شدن ابرو هامو لیفت کردم و یه گردنبند قفلو زنجیر طوسی گذاشتم بلند شدم و کلاهمو گذاشتم و رفتم بیرون از پله ها رفتم پایین و منتظر اوا موندم ارتام اومد تو سالن و رو مبل تک نفره نشست نگام کرد دهنش باز موند گفت
ارتام: چه لنز سبز بهت میاد
من: ممنون
ارتام: تعریف نکردم فقط حقیقتو گفتم
من: الان تیکه بود یا همون تعریف؟
ارتام: نمیدونم شاید دوتاش
من: اسکلی؟
ارتام: تربیت داشته باش تو خونه خودم داری بهم فحش میدی؟
من: اولن خونه تو نیست مال باباته دومن فحش ندادم توهین کردم
ارتام: خیلی پروعی
من: بخاطر تو یه کوپه بودن با توعه
ارتام: کم نیاری
من: نگران نباش
ارتام: نیستم
من: خوبه
ارتام خواست جوابمو بده که یهو اوا داد زد گف بریم نگاه بهش کردم یه شال مشکی اشکی با یه مانتو کوتاه ابیه کمربندی و یه شلوار جذب مشکی و کفشای صندل پاشنه کوتاه مشکی بندی که جلو انگشتاش باز بود تیپش به خودش میومد ولی من از این تیپا بدم میاد بلند شدمو خداحافظی کردیمو رفتیم البته اوا گفت بای رفتیم و سوار ماشین شدیم حرکت کردم اوا از ارتام ادرس یه صاف کاریو پرسید و منم زدم توی راهنمای ماشیتو رفتیم......
۳.۹k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.