پارت سوماخر
پارت سوم«اخر»
٫ قرصات کجان؟
جین:خونه
٫ بیا بریم فعلا پیش اونا
میا تا از تخت بلند شد از درد همونجا وایساد، انگار که فیریز شده بود
یهو رو هوا معلق شد، جین بغلش کرد و از پله ها بردش پایین
میا بدون لحظه ای مکث شروع کرد به دستور دادن
٫ قرمساقا یکیتون بره قرصای اوپا رو بیاره
_مادمازل نظرت چیه امشب هم امتحان کنیم؟
٫ خفه مرتیکه الاغ
جین:کسی جایی نمیره کسی هم کاری نمیکنه، ما بعد صبحانه میریم و اگه کسی حرفی از دیشب بزنه همین الان میریم
+هی هی هیونگ قرار ما این نبود
جین:قرار ما این بود که اگه فقط یکیتون باهاش میخوابید میزاشتم بمونه، میا میتونی راه بری؟
٫ نه اوپا*بغض*
جین میا رو کول کرد و رفت سمت در که درد امونش رو برید افتاد زمین
میا با شتاب و بدون توجه به درد مرگباری که داره برای جین اب اورد
تهیونگ هم رفت تا قرصای جین رو بیاره
_شب_
جین:میا اگه اذیتت کردن خودم زنده به گورشون میکنم باشه؟
٫ خب اوپا اگه بچه داشته باشم بی پدر میشه که
جین:برام مهم نیست چون هیچ کس از تو مهم تر نیست
٫ باشه باشه
جین:خب من رفتم و شما دوتا بدونید که هر روز اینجا ولو ام پس کاری با پرنسسم نداشته باشین
_هیونگ این خانم الان زن ماعه پس حق...گوه خوردم حق نداریم کاری کنیم
+ما قول میدیم تا وقتی خودش نخواد کاری نکنیم
جین:کار خوبی میکنید، میا پس خیالم راحت باشه که دوست داری با دوتاشون باشی؟
٫ اره اوپا مطمعنم
٫ قرصات کجان؟
جین:خونه
٫ بیا بریم فعلا پیش اونا
میا تا از تخت بلند شد از درد همونجا وایساد، انگار که فیریز شده بود
یهو رو هوا معلق شد، جین بغلش کرد و از پله ها بردش پایین
میا بدون لحظه ای مکث شروع کرد به دستور دادن
٫ قرمساقا یکیتون بره قرصای اوپا رو بیاره
_مادمازل نظرت چیه امشب هم امتحان کنیم؟
٫ خفه مرتیکه الاغ
جین:کسی جایی نمیره کسی هم کاری نمیکنه، ما بعد صبحانه میریم و اگه کسی حرفی از دیشب بزنه همین الان میریم
+هی هی هیونگ قرار ما این نبود
جین:قرار ما این بود که اگه فقط یکیتون باهاش میخوابید میزاشتم بمونه، میا میتونی راه بری؟
٫ نه اوپا*بغض*
جین میا رو کول کرد و رفت سمت در که درد امونش رو برید افتاد زمین
میا با شتاب و بدون توجه به درد مرگباری که داره برای جین اب اورد
تهیونگ هم رفت تا قرصای جین رو بیاره
_شب_
جین:میا اگه اذیتت کردن خودم زنده به گورشون میکنم باشه؟
٫ خب اوپا اگه بچه داشته باشم بی پدر میشه که
جین:برام مهم نیست چون هیچ کس از تو مهم تر نیست
٫ باشه باشه
جین:خب من رفتم و شما دوتا بدونید که هر روز اینجا ولو ام پس کاری با پرنسسم نداشته باشین
_هیونگ این خانم الان زن ماعه پس حق...گوه خوردم حق نداریم کاری کنیم
+ما قول میدیم تا وقتی خودش نخواد کاری نکنیم
جین:کار خوبی میکنید، میا پس خیالم راحت باشه که دوست داری با دوتاشون باشی؟
٫ اره اوپا مطمعنم
- ۲.۱k
- ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط