پارت اول
پارت اول
با ورود دوتا پسر، سکوت تنها چیزی بود که توی بار شنیده میشد
بعد از رسیدنشون به میز مورد نظر همه چیز به حالت نرمال برگشت
میا، دختری که اونجا مثل سوپر مدل بود
با ورود اون مرد های زیادی فقط برای دیدن اون رفت و امد داشتن
برای جلب توجه دختر مشروب های گرون قیمت میخریدن، حتا اگه پول هم نداشته باشن
دختر خیلی ظریف
با موهای قرمز مادرزاد
چشم های سبز
و پوست سفید
به سمت میز اون رفت
و با گفتن:«چی میل دارید»دل جفتشون رو برد
نگاه جونگ کوک و تهیونگ به هم قفل شده بود
با تردید سفارش دادن
هردوشون میدونستن چی تو مغز هم میگذره
_ساعت 2 صبح_
ته:+کوک:_میا:٫
میا اماده بود که بره خونه
جونگ کوک هم اماده بیهوش کردن پرنسسش بود
میا از در اشپزخونه زد بیرون که:«اخخخ»
بعد از اون بیهوش شد
میا ویو
چشمام باز نمیشه
من کجام الان؟
کی منو اورده اینجا؟
بالاخره چشمام باز شد
شت، من تو اتاقای بار چی میکنم؟
این اتاقا رو خوب میشناسم
هر شب یه زیر خواب اینجا داره جون میده
به سختی بلند شدم
+بیدار شدی لیدی؟
٫تو کی هستی مرتیکه
اونو خوب میشناسم، کیم تهیونگ، دختر باز، سگ اخلاق، بد انق
+جونگ کوکککک بیا*داد*
٫مرتیکه اسکل الان تو باریم هیچ خری صداتو نمیشنوه
_اوه پرنسس بهوش اومدی
+هی مستر توضیح بده بار چی شده*خنده*
_خب خالی کردمش چون نمیخوام هیچ کس صدای ناله های بیبیم رو بشنوه
٫چی داری میگی تو*ترسیده*
_چی بهتر از ناله هات؟
با ورود دوتا پسر، سکوت تنها چیزی بود که توی بار شنیده میشد
بعد از رسیدنشون به میز مورد نظر همه چیز به حالت نرمال برگشت
میا، دختری که اونجا مثل سوپر مدل بود
با ورود اون مرد های زیادی فقط برای دیدن اون رفت و امد داشتن
برای جلب توجه دختر مشروب های گرون قیمت میخریدن، حتا اگه پول هم نداشته باشن
دختر خیلی ظریف
با موهای قرمز مادرزاد
چشم های سبز
و پوست سفید
به سمت میز اون رفت
و با گفتن:«چی میل دارید»دل جفتشون رو برد
نگاه جونگ کوک و تهیونگ به هم قفل شده بود
با تردید سفارش دادن
هردوشون میدونستن چی تو مغز هم میگذره
_ساعت 2 صبح_
ته:+کوک:_میا:٫
میا اماده بود که بره خونه
جونگ کوک هم اماده بیهوش کردن پرنسسش بود
میا از در اشپزخونه زد بیرون که:«اخخخ»
بعد از اون بیهوش شد
میا ویو
چشمام باز نمیشه
من کجام الان؟
کی منو اورده اینجا؟
بالاخره چشمام باز شد
شت، من تو اتاقای بار چی میکنم؟
این اتاقا رو خوب میشناسم
هر شب یه زیر خواب اینجا داره جون میده
به سختی بلند شدم
+بیدار شدی لیدی؟
٫تو کی هستی مرتیکه
اونو خوب میشناسم، کیم تهیونگ، دختر باز، سگ اخلاق، بد انق
+جونگ کوکککک بیا*داد*
٫مرتیکه اسکل الان تو باریم هیچ خری صداتو نمیشنوه
_اوه پرنسس بهوش اومدی
+هی مستر توضیح بده بار چی شده*خنده*
_خب خالی کردمش چون نمیخوام هیچ کس صدای ناله های بیبیم رو بشنوه
٫چی داری میگی تو*ترسیده*
_چی بهتر از ناله هات؟
- ۲.۰k
- ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط