اقای من

اقای من"

پارت ۹



خیلی سختی کشیده بود...از فکر و خیالش دست کشید
=صبر کن لباسامونو بپوشیم میریم باشه؟
_باشه فقط خواهش میکنم عجله کن
دستشو روی گونه پسر نگران روبروش کشید
=نگران نباش میرسیم
بعد اینکه دوتاشونم لباساشونو پوشیدن و سوار ماشین شدن
_یونگی
=جان
_مدل ماشینت رولزرویس کالینانه؟
=اره چطور؟
_یکی از ماشینای مورد علاقمه...
=که اینطور
_اوهوم
وای دوستم داره اونجا از شکست عشقی میمیره من دارم مدل ماشین میپرسم سرعتتوبیشتر کن یونگ تو که بلدیش
=این حرفا اخرش به ضرر تو تموم میشه جوجه
بعد 5 دقیقه دم در خونه اقای جئون بودن
جیمین قبل یونگی از ماشین پیاده شد تا یونگی ماشینو پارک کنه
به سمت در رفت و به ارومی زد
بعد اینکه در باز شد با یکی از عزیزترین کسش با رنگ روی رفته چشای قرمز مواجه شد
_کوک؟وای
کوک بدون اینکه چیزی بگه سمت جیمین رفت و بغلش کرد
_عذر میخوام که تنهات گذاشتم .ببخشید
قول میدم پیشت باشم باشه؟
چرا بهم زنگ نزدی اخه خاک تو سرم
کوک از جیمین فاصله گرفت بینیشو کشید
+چیم بیا تو....میگم بهت
_یونگیم هست
=سلام بچه
+هیونگ...
=چیزی نگو باشه؟بریم تو
هر سه تاشونم وارد خونه شدن...کی میدونست چی قراره بشه؟
دیدگاه ها (۰)

اقای من''پارت۱۰ ساعت 4:00 صبحازوقتی وارد خونه شده بودن کوک ب...

اقای من پارت ۱۰ جیمین راست میگفت. این انتخاب مرد بود که زند...

اقای من"پارت۹جمعه ساعت 3:00 نیمه شبوقتی با یکی رویاهاتو شریک...

خب عزیزان من از همتون معذرت میخوام یه مدت کار داشتم داشتم در...

my month²پارت¹¹

my month²پارت⁹

monthmy² پارت⁵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط