از اونجایی که میگین اسم هاشون رو عوض کن اک باشه

از اونجایی که میگین اسم هاشون رو عوض کن اک باشه
«دنیز تغیر میکنه به همون ات»
«پارت۱۵»
«فلش بک به صب»
ات: کم کم چشمامو باز کردم بلند شدم و رفتم دستشویی دیدم که تهیونگ نیست و یه نامه رو میز«تهیونگ: سلام صبحت بخیر امیدوارم که برای امشب حاضر باشی(خنده) شوخی کردم خب از خواب که بلند شدی توی کشو پاتختی برات یچیزی گذاشتم برو ببین اگه خوشت نیومد میریم مدلش رو عوض میکنیم اما مطمعنم(نمیدونم درست نوشتم یا اشتباه حالا شما حلالم کنید😂💔) مطمعنم که خوشت میاد.
♡دوست دارم♡
☆تهیونگ☆
ات: رفتم کشو پاتختی رو باز کردم با چیزی که دیدم از خوشحالی جیغ زدم
ات: جیغغغغغغغغ برام گوشی گرفتهههههههههه(حالا شما فک کنید جیغش تا خدا هم رفته) چی اونم نه هر گوشی مدل چهارده پرومکس واییییی(درست نوشتم؟ 😐💔)
آجوما: دیدم از اتاق ارباب صدای جیغ میاد بدو بدو رفتم و درو باز کردم دیدم ات نشسته زمین و گوشی تو دستشه
آجوما: واییی چته دختر قلبم وایساد
ات: هیچی فقط از خوشحالی جیغ زدم
آجوما: آیگو چه چیزیه که انقد خوشحالت کرده
ات: ارباب برام گوشی خریده
آجوما: مبارک باشه من دیگه میرم چیزی لازم داشتی جیغ بزن😐
ات: باشه ممنون
آجوما رفت
وای آبروم رفت حالا ولش کن بابد زنگ بزنم به تهیونگ و تشکر کنم اما من که شمارش رو ندارم رفتم یکم بگردم تو گوشی که توی مخاطب ها شماره تهیونگو دیدم انگار از قبل همچی رو درست کرده بود خب بهش زنگ زدم
ات: الو اوپا
تهیونگ: الو سلام
ات: اوپا صبحت بخیر باشه
تهیونگ: صب بخیر......
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ☆♡☆ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همینم قبل از اینکه ازم گوششی رو بگیره نوشتم😔💔
امیدوارم که خوشتون بیاد❤️‍🩹🥹
دیدگاه ها (۳)

«پارت۱۶»تهیونگ: صب بخیر کادو رو دیدی؟ات: اهوم مرسی حالا کی م...

«پارت آخر»«بچه ها ببخشید من خوابم برد😂نتونستم پارت بعدی آپ ک...

سلام بچه هاببخشید که خیلی فعالیت نمیکنم😭💔بابام رمانم رو خوند...

بچه ها نظرتون رو بگیم من خوشم از این رمان نمیاد😕اگه شما خوشت...

گل وحشی منپارت ۶ ویو اتخیلی واقعا درد داشتم که تهیونگ از اتا...

زور و عشق پارت ۵

رمان( عمارت ارباب) پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط