angel and demon
*Nike*
بلاخره اون بار رو با هزار بد بختی پیدا کردم . اون بار پر از ادمای عجیب و غریب بود و من حتی نمیدونم که باید اون ها رو ادم صدا بزنم یا نه !!!
به طرف پیشخوان بار رفتم . فردی رو دیدم که نصف صورتش رو ماسک پوشونده بود و نصف دیگه صورتش رو کلاه مشکیش .
با اینکه چتری هاش توی صورتش بود ولی تونستم یه زخم روی چشم چپش ببینم . خودش بود !! ام جی !!
به محض اینکه من رو دید گفت :
_ عجب یه مهمون جدید داریم . زود باش ساینت رو نشون بده !!!
اون صداش رو جوری خش دار کرده بود که به سختی میتونستی تشخیص بدی دختره یا پسر !!
با دست چپم استین دست راستم رو بالا بردم تا ساین قدرتم معلوم بشه .
طرح یه شمشیر کمرنگ با یک اسکلت پر رنگ .
_ شمشیر رو نمیدونم معنیش چیه و اسکلت ... یعنی تو یک جانگیری ( همون شینیگامی خودمون )
+ اره من از ادمای گناهکار تغذیه میکنم .
_ خوبه ، واسه چی اینجایی ؟؟؟
+ اومدم که باهات معامله کنم .
به محض اینکه کلمه معامله رو شنید از چشماش نور قرمز زد بیرون و با صدای ترسناکی گفت :
_ چه معامله ای ؟؟
+ حافظه ام رو برگردون ، درمفابلش بهت خودم رو تسلیم میکنم .
+ قبوله ، دنبالم بیا .
اون راه افتاد و من به دنبالش رفتم به یه راهرو رسیدیم که توش مجسمه های عجیب غریبی وجود داشت یه جورایی من رو یاد تونل وحشت شهر بازی ها انداخت . جایز که ادما توش میرن تا از اون مجسمه های احمقانه داخل غار الکی که مسخره به نظر میرسن بترسن . درسته که شیاطین عقل ندارن ولی ادما از اونا احمق ترن چون اونا مغز دارن و ازش استفاده نمیکنن و ما مغز نداریم و فریبشون می دیم 🙄🙄
به انتهای راهرو رسیدیم . ام جی مجسمه ای که در سمت چپمون قرار داشت رو فشار داد و یه راه مخفی پدیدار شد .وارد راهروی مخفی شد و منم دنبالش رفتم . این راهرو مثل راهروی قبلی عجیب و احمقانه نبود فقط یه راهرو با دکور قرمز و مشکی بود که خیلی هم شیک بود .
در انتهای راهرو یک در قرمز بود ، اوه در های قرمز نشون خوبی نیستن !!!
در قرمز رو باز کرد و وارد شد ، نفس عمیقی کشیدم و دنبالش رفتم ...
واووو مثل اینکه هر در قرمزی هم بد نیست !!!
پی نوشت :
اومدم تا خاطراتم رو برگردونی .. بدون اینکه بدونم تو خودت بخشی از خاطراتمی ..
همیشه در داستان ها در قرمز نشانه پلیدی و خون و خونریزیه
ولی این در قرمز من رو به سمت نیمه روحم هدایت کرد ...
نایک : در قرمز
صحبت های Jihoo8:
روی تن کسایی که قدرت دارن علامت قدرتشون هست که من واسه اینکه چص کلاس بزارم میگم ساین( sign)
معمولا رو بازوشونه حالا ممکنه جاهای دیگه شون هم باشه . مثلا قفسه سینه یا مچ دست یا پا .
Burahe 💜💜 Jihoo8
#sope #yoongi #j_hope #bts_fic
بلاخره اون بار رو با هزار بد بختی پیدا کردم . اون بار پر از ادمای عجیب و غریب بود و من حتی نمیدونم که باید اون ها رو ادم صدا بزنم یا نه !!!
به طرف پیشخوان بار رفتم . فردی رو دیدم که نصف صورتش رو ماسک پوشونده بود و نصف دیگه صورتش رو کلاه مشکیش .
با اینکه چتری هاش توی صورتش بود ولی تونستم یه زخم روی چشم چپش ببینم . خودش بود !! ام جی !!
به محض اینکه من رو دید گفت :
_ عجب یه مهمون جدید داریم . زود باش ساینت رو نشون بده !!!
اون صداش رو جوری خش دار کرده بود که به سختی میتونستی تشخیص بدی دختره یا پسر !!
با دست چپم استین دست راستم رو بالا بردم تا ساین قدرتم معلوم بشه .
طرح یه شمشیر کمرنگ با یک اسکلت پر رنگ .
_ شمشیر رو نمیدونم معنیش چیه و اسکلت ... یعنی تو یک جانگیری ( همون شینیگامی خودمون )
+ اره من از ادمای گناهکار تغذیه میکنم .
_ خوبه ، واسه چی اینجایی ؟؟؟
+ اومدم که باهات معامله کنم .
به محض اینکه کلمه معامله رو شنید از چشماش نور قرمز زد بیرون و با صدای ترسناکی گفت :
_ چه معامله ای ؟؟
+ حافظه ام رو برگردون ، درمفابلش بهت خودم رو تسلیم میکنم .
+ قبوله ، دنبالم بیا .
اون راه افتاد و من به دنبالش رفتم به یه راهرو رسیدیم که توش مجسمه های عجیب غریبی وجود داشت یه جورایی من رو یاد تونل وحشت شهر بازی ها انداخت . جایز که ادما توش میرن تا از اون مجسمه های احمقانه داخل غار الکی که مسخره به نظر میرسن بترسن . درسته که شیاطین عقل ندارن ولی ادما از اونا احمق ترن چون اونا مغز دارن و ازش استفاده نمیکنن و ما مغز نداریم و فریبشون می دیم 🙄🙄
به انتهای راهرو رسیدیم . ام جی مجسمه ای که در سمت چپمون قرار داشت رو فشار داد و یه راه مخفی پدیدار شد .وارد راهروی مخفی شد و منم دنبالش رفتم . این راهرو مثل راهروی قبلی عجیب و احمقانه نبود فقط یه راهرو با دکور قرمز و مشکی بود که خیلی هم شیک بود .
در انتهای راهرو یک در قرمز بود ، اوه در های قرمز نشون خوبی نیستن !!!
در قرمز رو باز کرد و وارد شد ، نفس عمیقی کشیدم و دنبالش رفتم ...
واووو مثل اینکه هر در قرمزی هم بد نیست !!!
پی نوشت :
اومدم تا خاطراتم رو برگردونی .. بدون اینکه بدونم تو خودت بخشی از خاطراتمی ..
همیشه در داستان ها در قرمز نشانه پلیدی و خون و خونریزیه
ولی این در قرمز من رو به سمت نیمه روحم هدایت کرد ...
نایک : در قرمز
صحبت های Jihoo8:
روی تن کسایی که قدرت دارن علامت قدرتشون هست که من واسه اینکه چص کلاس بزارم میگم ساین( sign)
معمولا رو بازوشونه حالا ممکنه جاهای دیگه شون هم باشه . مثلا قفسه سینه یا مچ دست یا پا .
Burahe 💜💜 Jihoo8
#sope #yoongi #j_hope #bts_fic
۲.۸k
۱۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.