فیک بیمار دیوونه فصل۲
پارت ۱۱
(گایز اسلاید بعدی عکس ا.ت هست و اینکه لباسشه برای مهمونی )
ا.ت: خوب بگو ؟!
جیهوپ: ببین این دارو ی نوع سمه که باید یا تزریق بشه یا خورده شه.
ا.ت:چی میگی؟! عقلتو از دست دادیی؟! من همچین کاری نمیکنم نمیتونم تهیونگ رو بکشم
جیهوپ: دختره خنگ منظورم اون نی.. یعنی تو اول اینو ب خوردش میدی و تهدیدش میکنی میگی که برگه های طلاقو امضا کنه اگ امضا کرد اینم پانزهرشع که ب رگش تزریق کنی زهرش میرع فهمیدی؟!
ا.ت: عاره .. اگ قبول نکرد چی؟!
جیهوپ: هقففف چاره دیگع ای نداره قبول میکنه امتحان کن
ا.ت: اوکی بده من برم شب میبینمت
جیهوپ: باش بای
ویو ا.ت*
خدایا خودت کمک کن واقعا حس عذاب وجدان دارم برای چنین کاری اووفف
ساعت ۷ شب
ا.ت: ته آمادم بریمم
تهیونگ: اووو بیبی ... باش بریم
(داخل ماشین هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد سرمو به شیشه تکیه دادم و تو فکر بود که چطوری اینکارو انجام بدم بدون اینکه آسیبی بهش بزنمم
تهیونگ: ا.تتتت کجایی؟!
ا.ت: عا .. هیجا رسیدیم؟!
تهیونگ : اره پیاده شو
داخل مهمونی
ا.ت: تهیونگ برم برا خودمون نوشیدنی بیارم بیا باش
تهیونگ: اوک .. زود بیا
ا.ت: باش🙂
( ا.ت رفت نوشیدنی آورد و زهر رو ریخت داخل لیوان و بسمت تهیونگ حرکت کرد دو دل بود اصلا دلش راضی به چنین کاری نمیشد ولی از طرفیم جیهوپ زیر نظرش قرار داده بود که واقعا اون کارو انجام بده لیوان رو میخاست بدع به دست تهیونگ ولی با یاد آوری اینکه چقدر دوسش داره و حاضره براش هر کاری انجام بده لیوان هارو عوض کرد و خودش زهری که توش بود رو خورد تا چن دقیقه دیگر بیهوش شد و از حال رفت ...
جیهوپ: ا.تتتت لعنتیی تو چیکار کردیی ... ا.تتتت پاشوو
تهیونگ: ا..تتت چت شده ؟! چیکارش کردی عوضییی
جیهوپ: پادزهر کوش؟!
تهیونگ: چی میگی؟!
جیهوپ: برو گامشوو کیف ا.ت رو بگرد باید پادزهر داخلش باشه زود باشش (باداد)
تهیونگ: لعنتیییییییی نیس نیس (داد)
جیهوپ: نه نه ا.ت دوم بیا نهعههههه
تهیونگ: برو گمشو حرومزاد اگ اتفاقی ب ا.ت بیوفته تیکه تیکه ات میکنممم فهمیدییی (داد.. ا.ت رو براید بغل کرد و رفت سمت ماشین تا ببرتش بیمارستان..)
گایز کرمم روشن شدع نظرتون چیه ا.ت رو بکشم؟!😐🙂
کامنت $
لایک^
(گایز اسلاید بعدی عکس ا.ت هست و اینکه لباسشه برای مهمونی )
ا.ت: خوب بگو ؟!
جیهوپ: ببین این دارو ی نوع سمه که باید یا تزریق بشه یا خورده شه.
ا.ت:چی میگی؟! عقلتو از دست دادیی؟! من همچین کاری نمیکنم نمیتونم تهیونگ رو بکشم
جیهوپ: دختره خنگ منظورم اون نی.. یعنی تو اول اینو ب خوردش میدی و تهدیدش میکنی میگی که برگه های طلاقو امضا کنه اگ امضا کرد اینم پانزهرشع که ب رگش تزریق کنی زهرش میرع فهمیدی؟!
ا.ت: عاره .. اگ قبول نکرد چی؟!
جیهوپ: هقففف چاره دیگع ای نداره قبول میکنه امتحان کن
ا.ت: اوکی بده من برم شب میبینمت
جیهوپ: باش بای
ویو ا.ت*
خدایا خودت کمک کن واقعا حس عذاب وجدان دارم برای چنین کاری اووفف
ساعت ۷ شب
ا.ت: ته آمادم بریمم
تهیونگ: اووو بیبی ... باش بریم
(داخل ماشین هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد سرمو به شیشه تکیه دادم و تو فکر بود که چطوری اینکارو انجام بدم بدون اینکه آسیبی بهش بزنمم
تهیونگ: ا.تتتت کجایی؟!
ا.ت: عا .. هیجا رسیدیم؟!
تهیونگ : اره پیاده شو
داخل مهمونی
ا.ت: تهیونگ برم برا خودمون نوشیدنی بیارم بیا باش
تهیونگ: اوک .. زود بیا
ا.ت: باش🙂
( ا.ت رفت نوشیدنی آورد و زهر رو ریخت داخل لیوان و بسمت تهیونگ حرکت کرد دو دل بود اصلا دلش راضی به چنین کاری نمیشد ولی از طرفیم جیهوپ زیر نظرش قرار داده بود که واقعا اون کارو انجام بده لیوان رو میخاست بدع به دست تهیونگ ولی با یاد آوری اینکه چقدر دوسش داره و حاضره براش هر کاری انجام بده لیوان هارو عوض کرد و خودش زهری که توش بود رو خورد تا چن دقیقه دیگر بیهوش شد و از حال رفت ...
جیهوپ: ا.تتتت لعنتیی تو چیکار کردیی ... ا.تتتت پاشوو
تهیونگ: ا..تتت چت شده ؟! چیکارش کردی عوضییی
جیهوپ: پادزهر کوش؟!
تهیونگ: چی میگی؟!
جیهوپ: برو گامشوو کیف ا.ت رو بگرد باید پادزهر داخلش باشه زود باشش (باداد)
تهیونگ: لعنتیییییییی نیس نیس (داد)
جیهوپ: نه نه ا.ت دوم بیا نهعههههه
تهیونگ: برو گمشو حرومزاد اگ اتفاقی ب ا.ت بیوفته تیکه تیکه ات میکنممم فهمیدییی (داد.. ا.ت رو براید بغل کرد و رفت سمت ماشین تا ببرتش بیمارستان..)
گایز کرمم روشن شدع نظرتون چیه ا.ت رو بکشم؟!😐🙂
کامنت $
لایک^
۳۸.۳k
۰۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.