پارت چهار : رولت چیبیکو چان
پارت چهار : رولت چیبیکو _ چان
+ دازای بود داشت مثل چی یارو نفله میکرد خواستم حرفی بزنم که احساس کردم پاهام تسلیم جاذبه شدن و دارم مثل چی میلرزم کی انقدر آسیب پذیر شدم ؟ هنوز داشتم میلرزیدم که احساس کردم تو بغل گرم یه نفر فرو رفتم تو بغل اون عوضی بودم ...
_ هوی هوی چویا خوبی ؟ حواست کجاست چرا جواب نمیدی منو بیشتر از این نترسون لطفا خواهش میکنم انقدر نلرز جواب بده التماست میکنم لطفا جواب بده
+ قدرت تکلمم رو از دست داده بودم فقط داشتم گریه میکردم اونقدر برام سخت بودم که صدام نمی اومد
+ خو هق خوبم می هق میترسم
_ هیش . آروم باش تموم شد من الان اینجام چیزی نیست میتونی وایسی؟
+ تمه الان من نمیتونم درست حرف بزنم بعد میگی وایسا ؟ ( با فشار و بغض گفت )
_ باشه باشه آروم باش اگر فش نمیدادی ها شک میکردم خودت باشی 😁😁
+ زرافه بانداژ حروم کن T^T
_ خب دیگه بیا رو کولم بریم خونه
+ من غلط کردم نمیام
_ واییییی چقدر حرف میزنی لجباز خنگ
+ به کی گفتی خنگ :|
_ به هویج رو به روم
+ زرافه بیشو_____
_ داشت میلرزید ولی بازم لج میکرد پس برای اینکه دو دقیقه چیزی نگه بوسیدمش . دروغ چرا من که از خدام بود •♡•
+ خودم ریختم پشمام موند منو بوسیددددددددد شتتتت احساس میکنم شکل گوجه شدم
_ چیبیکو _ چان حالا میای ؟
+ خ_خفه شو * بچها صلوات ممدی پسند بفرستید بالاخره رفت رو کولش 😃 *
_ حالا نکو نارنجی خوبی شدی 😁
+ ببند تا از جاذبه برای آشنا کردنت با لایه های مختلف زمین استفاده نکردم •_•
_ باشه چیبیکو آروم باش
+ بیشعور خر الاغ 😑
_ این برای چی بود دیگه T^T
+ دهن ببند میخوام بخوابم
_ بی تربیت 😗
+ کشیدن موهاش
+ پشمام چه موهاش نرم بودددد •○•
_ دردم گرفتاااا
+ منم کشیدم که دردت بیاد
_ ولش کن استراحت کن راه زیادی در پیشه 😀
+ اوم . باش
_ یکم گذشت دیدم چیزی نمیگه برگشتم یکم نگاهش کنم خیلی کیوت خوابیده بوددد ♡•♡
مثل یه فرشته بود لعنتی میمیرد همیشه اینقدر کیوت باشه :/
_ همون طور که نگاهش میکردم رسیدیم خونه ولی بوی گند الکل میداددددد . بردمش حموم شستمش لباس جدید تنش کردم کلی کار دیگه هم کردم بالاخره تموم شد داشتم میرفتم بیرون که دیدم یادم رفته پتو روش بکشم رفتم پتو پیچش کردم . به به رولت چیبیکو آمادس 😁
_ داشتم میرفتم بخوابم که یهویی دستم گرفت
+ بمون نرو ...
_ رسما داری التماسم میکنی بمونم شاید اگه یه کوچولو گریه کنی موندم :)))))
_ یکم گذشت ولی هیچ صدایی نیومد دیدم خوابیده تو خواب داشته حرف میزنه از بس کیوت بود کم مونده بود خون بالا بیارم خب دیگه بریم رولت چیبیکو بغل کنیم بخوابیم 😁
بغلش که کردم برگشت خودش مثل گربه جمع کرد تو بغلم . عررر چقدر کیوتهههه کی باورش میشه این همین ناکاهارا چویا بزرگ ترین رزمی کار مافیا باشه این ناکاهارا چویای اینجا بزرگ ترین رزمی کار نیست این نکو نارنجی منه 😙❤
( پایان ) اگه لایک به ۱۰ رسید پارت بعدی میدم 🗿🚬
+ دازای بود داشت مثل چی یارو نفله میکرد خواستم حرفی بزنم که احساس کردم پاهام تسلیم جاذبه شدن و دارم مثل چی میلرزم کی انقدر آسیب پذیر شدم ؟ هنوز داشتم میلرزیدم که احساس کردم تو بغل گرم یه نفر فرو رفتم تو بغل اون عوضی بودم ...
_ هوی هوی چویا خوبی ؟ حواست کجاست چرا جواب نمیدی منو بیشتر از این نترسون لطفا خواهش میکنم انقدر نلرز جواب بده التماست میکنم لطفا جواب بده
+ قدرت تکلمم رو از دست داده بودم فقط داشتم گریه میکردم اونقدر برام سخت بودم که صدام نمی اومد
+ خو هق خوبم می هق میترسم
_ هیش . آروم باش تموم شد من الان اینجام چیزی نیست میتونی وایسی؟
+ تمه الان من نمیتونم درست حرف بزنم بعد میگی وایسا ؟ ( با فشار و بغض گفت )
_ باشه باشه آروم باش اگر فش نمیدادی ها شک میکردم خودت باشی 😁😁
+ زرافه بانداژ حروم کن T^T
_ خب دیگه بیا رو کولم بریم خونه
+ من غلط کردم نمیام
_ واییییی چقدر حرف میزنی لجباز خنگ
+ به کی گفتی خنگ :|
_ به هویج رو به روم
+ زرافه بیشو_____
_ داشت میلرزید ولی بازم لج میکرد پس برای اینکه دو دقیقه چیزی نگه بوسیدمش . دروغ چرا من که از خدام بود •♡•
+ خودم ریختم پشمام موند منو بوسیددددددددد شتتتت احساس میکنم شکل گوجه شدم
_ چیبیکو _ چان حالا میای ؟
+ خ_خفه شو * بچها صلوات ممدی پسند بفرستید بالاخره رفت رو کولش 😃 *
_ حالا نکو نارنجی خوبی شدی 😁
+ ببند تا از جاذبه برای آشنا کردنت با لایه های مختلف زمین استفاده نکردم •_•
_ باشه چیبیکو آروم باش
+ بیشعور خر الاغ 😑
_ این برای چی بود دیگه T^T
+ دهن ببند میخوام بخوابم
_ بی تربیت 😗
+ کشیدن موهاش
+ پشمام چه موهاش نرم بودددد •○•
_ دردم گرفتاااا
+ منم کشیدم که دردت بیاد
_ ولش کن استراحت کن راه زیادی در پیشه 😀
+ اوم . باش
_ یکم گذشت دیدم چیزی نمیگه برگشتم یکم نگاهش کنم خیلی کیوت خوابیده بوددد ♡•♡
مثل یه فرشته بود لعنتی میمیرد همیشه اینقدر کیوت باشه :/
_ همون طور که نگاهش میکردم رسیدیم خونه ولی بوی گند الکل میداددددد . بردمش حموم شستمش لباس جدید تنش کردم کلی کار دیگه هم کردم بالاخره تموم شد داشتم میرفتم بیرون که دیدم یادم رفته پتو روش بکشم رفتم پتو پیچش کردم . به به رولت چیبیکو آمادس 😁
_ داشتم میرفتم بخوابم که یهویی دستم گرفت
+ بمون نرو ...
_ رسما داری التماسم میکنی بمونم شاید اگه یه کوچولو گریه کنی موندم :)))))
_ یکم گذشت ولی هیچ صدایی نیومد دیدم خوابیده تو خواب داشته حرف میزنه از بس کیوت بود کم مونده بود خون بالا بیارم خب دیگه بریم رولت چیبیکو بغل کنیم بخوابیم 😁
بغلش که کردم برگشت خودش مثل گربه جمع کرد تو بغلم . عررر چقدر کیوتهههه کی باورش میشه این همین ناکاهارا چویا بزرگ ترین رزمی کار مافیا باشه این ناکاهارا چویای اینجا بزرگ ترین رزمی کار نیست این نکو نارنجی منه 😙❤
( پایان ) اگه لایک به ۱۰ رسید پارت بعدی میدم 🗿🚬
۵.۸k
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.