شکلات تلخ
☆شکلات تلخ☆
پارت: ۲
به سمت نامجون رفتم که داشت با بقیه حرف میزد
☆نامی؟
•هوم
☆میگم برای خواستگاری چیکار کنم؟
•خواستگاری؟
☆اوهوم
•خب ببین میری جلوش زانو میزنی و خواستگاری میکنی(پوکر)
☆هیونگ خو اینو که خودمم میدونم
•اها راستی حرف های عاشقانه فراموش نشه
☆اوک مرسی
•خواهش میکنم
بعد از رفتن نامجون دیدم که کیک کیوتی که با استفاده از علایق ا.ت درست شده رو اوردن
و بادکنک های اب و سیاهی که با کیک ست بودن و به حالت نیم دایره چیده شده بودن
که صدای ماشین ا.ت اومد که خبر از اومدنش میداد
سریع رفتیم و پشت میزا قایم شدیم و دوست دختر جیمین کیک رو گرفته بود بقیه هم
فشفشه و برف شادی گرفته بودن بعد چراغا رو خاموش کردیم قطعا کسی اینجا نبود چون ما امشب این رستوران رو اجاره کردیم
وقتی در رستوران باز شد پریدیم بیرون و برقا رو روشن کردیم و بقیه هم فشفشه و برف شادی رو انداختن
و با هم همزمان اهنگ تولدت مبارک رو خوندیم که
ادامه دارد....
پارت: ۲
به سمت نامجون رفتم که داشت با بقیه حرف میزد
☆نامی؟
•هوم
☆میگم برای خواستگاری چیکار کنم؟
•خواستگاری؟
☆اوهوم
•خب ببین میری جلوش زانو میزنی و خواستگاری میکنی(پوکر)
☆هیونگ خو اینو که خودمم میدونم
•اها راستی حرف های عاشقانه فراموش نشه
☆اوک مرسی
•خواهش میکنم
بعد از رفتن نامجون دیدم که کیک کیوتی که با استفاده از علایق ا.ت درست شده رو اوردن
و بادکنک های اب و سیاهی که با کیک ست بودن و به حالت نیم دایره چیده شده بودن
که صدای ماشین ا.ت اومد که خبر از اومدنش میداد
سریع رفتیم و پشت میزا قایم شدیم و دوست دختر جیمین کیک رو گرفته بود بقیه هم
فشفشه و برف شادی گرفته بودن بعد چراغا رو خاموش کردیم قطعا کسی اینجا نبود چون ما امشب این رستوران رو اجاره کردیم
وقتی در رستوران باز شد پریدیم بیرون و برقا رو روشن کردیم و بقیه هم فشفشه و برف شادی رو انداختن
و با هم همزمان اهنگ تولدت مبارک رو خوندیم که
ادامه دارد....
- ۳.۱k
- ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط