ویو سوجی

ویو سوجی

سلام استاد
معلم: چرا اینقدر دیر اومدی

سوجی : معذرت میخوام استاد

معلم : بشین سر جات
ویو اون وو
اذیت کردن سوزی خیلی بهم حال میداد
جورز که اذیت کردن اونا مزه داشت اذیت کردن بقیه مزه نداشت پس بیشتر اونو اذیت میکردم
نیم ساعت شد و تازه سوجی اومد با اون دوستش اهه
دیدگاه ها (۹)

مدیر : خب دیگه برید سر کلاس ویو سوجی مرتیکه عوضی رو دوست خوا...

رمان { برادر ناتنی } پارت ۱۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط