whyhim

#why_him

part:92

آروم از سرویس درومدم و به تهی زل زدم.

تهی:خب چی شد مثبت بود؟

آنالی:آروم دستمو بالا آوردم و بیبی چک رو بهش دادم که یکدفعه جیغ کشید.

تهی:وایییی دارم عمه میشم(ذوق

دستمو روی دهنش گذاشتم و لب زدم: هیس شاید جونگ کوک بشنوه.

تهی:چرا جونگ کوک نباید بشنوه؟

آنالی:آخه میترسم از بچه خوشش نیاد.

تهی:چی میگی دختر بیا بریم بهش بگیم.

آنالی:نه نه بذار بعداً بهش بگیم....

جونگ‌کوک:چیو قراره بعداً بهم بگی؟

آروم سمتش برگشتم که تهی لب زد:
تهی:خب من دیگه میرم آنا خودت بهش بگو(رفت

جونگ‌کوک:خب می‌شنوم!

آنالی:خب راستش من چیزه .....باردارم!
سرمو آروم بالا آوردم که یه لحظه احساس کردم تو هوا معلقم.

آنالی: جونگ‌کوکا منو بذار پایین.
آروم منو پایین گذاشت و محکم بغلم کرد.

جونگ‌کوک: بهترین اتفاقی بود که امروز برام افتاد(ذوق

آنالی:ما هنوز ازدواج نکردیم اگه بقیه فکر بد کنن چی؟

جونگ‌کوک:هیچی میفرستمشون زیرخاک!

ادامه دارد...........∆

بچه ها به بزرگی خودتون ببخشید وقت کردم فقط دو پارت بنویسم😔
دیدگاه ها (۱)

#why_himpart:91آنالی: راستی تهی کجاست؟تهی: دنبال من میگردی؟ن...

تولد تهیونگ کوچولو مون مبارک باشه🎉🎉🎉🎀🎀باورم نمیشه داره ۳۰سال...

#why_himpart:88آروم چشامو باز کردم و به کنارم نگاه کردم.جونگ...

#why_himpart:90آنالی:جونگ کوککککک!جونگ‌کوک:باشه باشه برو لبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط