من تو را زندگی می کنم
من تو را زندگی می کنم
من تو را می اندیشم؛
همان لحظه ک بند کفش هایم را می بندم تا روزم را شروع کنم؛
ب این امید ک هر چه زودتر ب شب ختم شود.
یا وقتی ک ظرف های تلنبار شده را میشورم و حواسم ب آبی ک هدر میرود نیست؛!!
یا هنگامی ک گلی را می بویم و آن را ب جانم سوق می دهم ک تو را در اعماق خود معطر کنم!!...
در همه ی ابعاد فکر من فقط تو می درخشی...
در میان غم و شادی های شبانه روزم،یادتوست ک در میدان افکارم می رقصد...!!!...
در عبورم از خیابانها وقتی کسی ک شبیه تو لباس پوشیده را ببینم؛
بی درنگ میپیچم ب کوچه های درونم!
آخرین فکری ک قبل از خواب سراغ درماندگی ام می آید؛
فکر توست....!!
من #ثانیه ب ثانیه ب یادت مبتلا هستم
تا جایی ک نفس هایم ب شماره بیفتد و کاری از دست کسی بر نیاید!!
من از آینه ها بشدت بیزارم
چرا ک هر وقت جلوی آن می ایستم
در چشم هایم تویی را می بینم ک مدت ها پیش،
مرا ترک گفته است!!...
#مونس_آهنگری
#نجواها#عشقولوژی
من تو را می اندیشم؛
همان لحظه ک بند کفش هایم را می بندم تا روزم را شروع کنم؛
ب این امید ک هر چه زودتر ب شب ختم شود.
یا وقتی ک ظرف های تلنبار شده را میشورم و حواسم ب آبی ک هدر میرود نیست؛!!
یا هنگامی ک گلی را می بویم و آن را ب جانم سوق می دهم ک تو را در اعماق خود معطر کنم!!...
در همه ی ابعاد فکر من فقط تو می درخشی...
در میان غم و شادی های شبانه روزم،یادتوست ک در میدان افکارم می رقصد...!!!...
در عبورم از خیابانها وقتی کسی ک شبیه تو لباس پوشیده را ببینم؛
بی درنگ میپیچم ب کوچه های درونم!
آخرین فکری ک قبل از خواب سراغ درماندگی ام می آید؛
فکر توست....!!
من #ثانیه ب ثانیه ب یادت مبتلا هستم
تا جایی ک نفس هایم ب شماره بیفتد و کاری از دست کسی بر نیاید!!
من از آینه ها بشدت بیزارم
چرا ک هر وقت جلوی آن می ایستم
در چشم هایم تویی را می بینم ک مدت ها پیش،
مرا ترک گفته است!!...
#مونس_آهنگری
#نجواها#عشقولوژی
- ۱۳.۲k
- ۲۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط