ادامه پارت ۵۴
ادامه پارت ۵۴
تهیونگ:بعد از رفتن وویونگ دراز کشیدم رو تخت
یادم افتاد امشب باید برم سراغ تحویل گرفتن محموله
به شماره ای که با اون طرف قرار گذاشته بودم زنگ زدم
گفته بود امروز بهش زنگ بزنم
بعد از تماس خطش عوض میشه
پس آخرین فرصتم بود
شمارشو گرفتم و منتظر موندم که جواب بده
ولی همون لحظه غط شد
چند بار امتحان کردم
فک کنم شمارشو عوض کرده
لعنتی
کشو باز کردم تا کارت و پیدا کنم
نبود
همه جارو زیرو رو کردم اما پیداش نکردم
کی اون کارت لعنتیو دزدیدهههههه
بطری مشروب و لیوان که رو میز بود انداختم زمین
ا.ت:با صدای داد و شکستن وسایل رفتم اتاق تهیونگ
درو باز کردم و با چهره عصبی و پریشونش روبه رو شدم
چ..چیزی ش.شده؟؟
تهیونگ:تو این چند روز کسی به اتاق من رفت آمد نداشته؟
ا.ت:جز من و خودت و آجوما...
هیچکس.
دستتت تهیونگ دستت
داره خون میاد
شیشه بریده
دوییدم سمتش که دستشو کشید عقب
تهیونگ:به آجوما بگو ببنده
خواستم آجوما رو صدا کنم که وویونگ اومد
من ببندم آقای کیم؟
تهیونگ:نشستم لبه تخت
وویونگ:بعد از برداشتن گاز و پنبه و دستمال رفتم سمتش
ا.ت:من میرم
برمیگردم
وویونگ:نشستم رو زمین کنار پاش
خون دستشو با دستمال پاک کردم
گاز گذاشتم و با باند پیچیدمش
که یهو از موهام گرفت و کشید
تهیونگ:قبل از اینکه بیان توی اتاق از شر اون شنودای لعنتی که یکیش زیر تختم و اون یکیا پشت آینه کنسولم بود خلاص شدم پس میتونم راحت حرف بزنم و کسی صدامو نشنوه لای دندونام غریدم و موهاشو محکم کشیدم
وویونگ:خواستم چیزی بگم اون یکی دستشو گذاشت روی دهنم
تهیونگ:تو...تو دختره ی عوضی
فک کردی نمیفهمم نه؟!
اونشب که اومدی اینجا
قرص میخواستی یا میخواستی شنود بزاری تو اتاقم؟؟
دزدیدن کارتهم کار توعه نه؟
وویونگ:چشمام از تعجب باز شد
دستشو از روی دهنم برداشتم و سریع بلند شدم
چ..چی میگید ارباب؟
من؟
من چرا باید تو اتاق شما شنود بزارم هاا؟
تهیونگ:بعد از رفتن وویونگ دراز کشیدم رو تخت
یادم افتاد امشب باید برم سراغ تحویل گرفتن محموله
به شماره ای که با اون طرف قرار گذاشته بودم زنگ زدم
گفته بود امروز بهش زنگ بزنم
بعد از تماس خطش عوض میشه
پس آخرین فرصتم بود
شمارشو گرفتم و منتظر موندم که جواب بده
ولی همون لحظه غط شد
چند بار امتحان کردم
فک کنم شمارشو عوض کرده
لعنتی
کشو باز کردم تا کارت و پیدا کنم
نبود
همه جارو زیرو رو کردم اما پیداش نکردم
کی اون کارت لعنتیو دزدیدهههههه
بطری مشروب و لیوان که رو میز بود انداختم زمین
ا.ت:با صدای داد و شکستن وسایل رفتم اتاق تهیونگ
درو باز کردم و با چهره عصبی و پریشونش روبه رو شدم
چ..چیزی ش.شده؟؟
تهیونگ:تو این چند روز کسی به اتاق من رفت آمد نداشته؟
ا.ت:جز من و خودت و آجوما...
هیچکس.
دستتت تهیونگ دستت
داره خون میاد
شیشه بریده
دوییدم سمتش که دستشو کشید عقب
تهیونگ:به آجوما بگو ببنده
خواستم آجوما رو صدا کنم که وویونگ اومد
من ببندم آقای کیم؟
تهیونگ:نشستم لبه تخت
وویونگ:بعد از برداشتن گاز و پنبه و دستمال رفتم سمتش
ا.ت:من میرم
برمیگردم
وویونگ:نشستم رو زمین کنار پاش
خون دستشو با دستمال پاک کردم
گاز گذاشتم و با باند پیچیدمش
که یهو از موهام گرفت و کشید
تهیونگ:قبل از اینکه بیان توی اتاق از شر اون شنودای لعنتی که یکیش زیر تختم و اون یکیا پشت آینه کنسولم بود خلاص شدم پس میتونم راحت حرف بزنم و کسی صدامو نشنوه لای دندونام غریدم و موهاشو محکم کشیدم
وویونگ:خواستم چیزی بگم اون یکی دستشو گذاشت روی دهنم
تهیونگ:تو...تو دختره ی عوضی
فک کردی نمیفهمم نه؟!
اونشب که اومدی اینجا
قرص میخواستی یا میخواستی شنود بزاری تو اتاقم؟؟
دزدیدن کارتهم کار توعه نه؟
وویونگ:چشمام از تعجب باز شد
دستشو از روی دهنم برداشتم و سریع بلند شدم
چ..چی میگید ارباب؟
من؟
من چرا باید تو اتاق شما شنود بزارم هاا؟
۵.۸k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.