برهنه به بستر بیکسی مردن

برهنه به بستر بی‌کسی مُردن ،
تو از یادم نمی‌روی ...
خاموش به رساترین شیون آدمی،
تو از یادم نمی‌روی ...
گریبانی برای دریدن این بغض بی‌قرار،
تو از یادم نمی‌روی ...
سفری ساده از تمام دوستت دارم تنهایی،
تو از یادم نمی‌روی ...
سوزن ریز بی‌امان باران بر پیچک و ارغوان ،
تو از یادم نمی‌روی ...
تو...تو با من چه کرده‌ای که از یادم نمی‌روی !
دیدگاه ها (۳)

آن شهر من است که دل در او جا ماندهافسانه ی این قصه در آنجا م...

درد من درمان ندارد ناتوانم از طبیبچاره ی دردم توئی نامهربانم...

شده آیا که دلت پربکشد سوی کسیکسی ازدور بگوید که به عشقت نرسی...

کاش می شد همه ی دار و ندارت باشممونسم باشی و هر لحظه کنارت ...

دوپارتی☆p.1از چند روز قبل، همه‌چیز براش شبیه یه مسیر تکراری ...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط