part 1۲
#part_1۲
کالفه کتابمو بستم
هیچی سرم نمیشد
اعصاب درس خوندن نداشتم اصال
این اصکل هنو تو گوشیش بود
رها-هوییی عاقاهههه
طاها-هااااا؟
رها-االن که چی؟
طاها-یعنی چی که االن که چی؟
رها-یعنی این که اگه قراره من تنهایی درس بخونه تو اینجا چیکار میکنی؟
طاها-اها..خو بپوش بریم
رها-کجا؟
طاها-کتابخونه
رها-هان؟
طاها_به مامانت میگیم میریم کتابخونه اما میریم یه گشتی میزنیم
رها-پس....
پوکر زل زد بهم
حرفمو نصفه قطع کرد
طاها-من که حال ندارم بشینم از االن واسه ۱۰ سال دیگه درس بخونم تو رو نمیدونم؟
رها-منظورت از ۱۰ سال همون سه ماهه دیگه
طاها-عا همون
رها-منم حوصله ندارم
طاها-پس بپوش بریم
رها-اوکی
از رو میز که روش نشسته بودم پریدم پایین
به سمت کمدم رفتم که طاها از اتاق رفت بیرون
بعد از حاضر شدنم
رفتم بیرون که دیدم طاها داره با مامان حرف میزنه
حتما داره واسه مامان توضیح میده میخوایم کجا بریم و چیکار کنیم کی میام
ای بدم میاد یه سره بهش گزارش بدم
رها-من آمادم
طاها-پس بریم
مامان-مراقب خودتون باشید
طاها دستمو کشیدم
طاها-چشم
بعد به سرعت از خونه زد بیرون
#شکلات_تلخ
کالفه کتابمو بستم
هیچی سرم نمیشد
اعصاب درس خوندن نداشتم اصال
این اصکل هنو تو گوشیش بود
رها-هوییی عاقاهههه
طاها-هااااا؟
رها-االن که چی؟
طاها-یعنی چی که االن که چی؟
رها-یعنی این که اگه قراره من تنهایی درس بخونه تو اینجا چیکار میکنی؟
طاها-اها..خو بپوش بریم
رها-کجا؟
طاها-کتابخونه
رها-هان؟
طاها_به مامانت میگیم میریم کتابخونه اما میریم یه گشتی میزنیم
رها-پس....
پوکر زل زد بهم
حرفمو نصفه قطع کرد
طاها-من که حال ندارم بشینم از االن واسه ۱۰ سال دیگه درس بخونم تو رو نمیدونم؟
رها-منظورت از ۱۰ سال همون سه ماهه دیگه
طاها-عا همون
رها-منم حوصله ندارم
طاها-پس بپوش بریم
رها-اوکی
از رو میز که روش نشسته بودم پریدم پایین
به سمت کمدم رفتم که طاها از اتاق رفت بیرون
بعد از حاضر شدنم
رفتم بیرون که دیدم طاها داره با مامان حرف میزنه
حتما داره واسه مامان توضیح میده میخوایم کجا بریم و چیکار کنیم کی میام
ای بدم میاد یه سره بهش گزارش بدم
رها-من آمادم
طاها-پس بریم
مامان-مراقب خودتون باشید
طاها دستمو کشیدم
طاها-چشم
بعد به سرعت از خونه زد بیرون
#شکلات_تلخ
۴۴.۲k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.