(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۶۵
(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۶۵
میونگ : حالا نوبت توعه اول برو تو حموم قشنگ میسابی خودتو
ا/ت : یااا میونگ اذیت نکن بزار برم بخابم من یه نیم ساعت به مهمومی آماده میشم دیگه
میونگ : میری یا از همین جا سقطط کنم
ا/ت : میرم بابا
.....
۴۰ دقیقه بعد/
ا/ت : ....های
میونگ : بیا بتمرگ اینجا ابجی قشنگم ایشالا بچتو ببینم
ا/ت : وا ...
کی ....هوسوک ههه هنوز خاسگاریم نکرده بچه؟😂
میونگ : دو دقیقه بزار من با خیال خاله بودن خوش باشم
....خاب
ویو میونگ : اول یه آرایش ملایم براش کردم یه خط چش یه ریمل و در آخر یه رژ صورتی که مزه توت فرنگی میداد
براش کرم نزدم چون سفید بود
موهاشو با سشوار خشک کردم و اتو کردم و دورش ریختم
چتریاشم مرتب کردم
به به چه کردم من
میونگ : تموم شد....هوفف چه خوشگل شدی
اصن من اینجا دارم حیف میشم اصن
از من درست استفاده نمیشه
ا/ت : 😂😂باشه تو راس میگی
میونگ : خاب حالا لباس
.......
ببینم چی داری تو کمدت
......
...........
.....
هوففف ....ا/تتتتتتت دقیقن چرا همه لباسات سیاهه
اصلن لباس رنگی داری؟
*ا/ت یه جعبه از بالای کمدش میاره پایین
ا/ت : یه اینو دارم
که مال ۲ سال پیشه
یه بارم نپوشیدم چون رنگی بود
نمیدونم چرا خریدمش
...نمیدونمم اندازمه یا نه
*میونگ لباسو از جعبه درمیاره
میونگ : یااااااا ا/ت این چه خوشگلههههههه
همینو بپوش
ا/ت : برو بابا اصن بده من میخام بزارم سر جاش
میونگ : لدفن به خاطر من
ا/ت : ..........هوففف باشع(با انگشتر عکسشو میزارم)
میونگ : میرم بیرون بپوش
.....
ا/ت : پوشیدم بیا تو....
میونگ : چه خوشگل شدیییی
اینم کفش بپوش
*یه کفش بنفش با یه کم پاشنه بلند(عکشسو ندارم وگرنه میذاشتم)
.....
میونگ : ....خب یچی کمه.....
این
ویو ا/ت : یه گردنبند ظریف هم برام بست
ا/ت : میونگ یه کم زیادی نیست برای یه دورهمی ساده آخه خبری نیست که چخبره خدایی این همه کار
میترسم توسط مامانم با این تیپ بلعیده بشم
میونگ : 😂😂😂نترس من خاله رو میسپرم
*دینگ دینگ
زنگ در رو زدن دامادان گرامی
میونگ : حالا نوبت توعه اول برو تو حموم قشنگ میسابی خودتو
ا/ت : یااا میونگ اذیت نکن بزار برم بخابم من یه نیم ساعت به مهمومی آماده میشم دیگه
میونگ : میری یا از همین جا سقطط کنم
ا/ت : میرم بابا
.....
۴۰ دقیقه بعد/
ا/ت : ....های
میونگ : بیا بتمرگ اینجا ابجی قشنگم ایشالا بچتو ببینم
ا/ت : وا ...
کی ....هوسوک ههه هنوز خاسگاریم نکرده بچه؟😂
میونگ : دو دقیقه بزار من با خیال خاله بودن خوش باشم
....خاب
ویو میونگ : اول یه آرایش ملایم براش کردم یه خط چش یه ریمل و در آخر یه رژ صورتی که مزه توت فرنگی میداد
براش کرم نزدم چون سفید بود
موهاشو با سشوار خشک کردم و اتو کردم و دورش ریختم
چتریاشم مرتب کردم
به به چه کردم من
میونگ : تموم شد....هوفف چه خوشگل شدی
اصن من اینجا دارم حیف میشم اصن
از من درست استفاده نمیشه
ا/ت : 😂😂باشه تو راس میگی
میونگ : خاب حالا لباس
.......
ببینم چی داری تو کمدت
......
...........
.....
هوففف ....ا/تتتتتتت دقیقن چرا همه لباسات سیاهه
اصلن لباس رنگی داری؟
*ا/ت یه جعبه از بالای کمدش میاره پایین
ا/ت : یه اینو دارم
که مال ۲ سال پیشه
یه بارم نپوشیدم چون رنگی بود
نمیدونم چرا خریدمش
...نمیدونمم اندازمه یا نه
*میونگ لباسو از جعبه درمیاره
میونگ : یااااااا ا/ت این چه خوشگلههههههه
همینو بپوش
ا/ت : برو بابا اصن بده من میخام بزارم سر جاش
میونگ : لدفن به خاطر من
ا/ت : ..........هوففف باشع(با انگشتر عکسشو میزارم)
میونگ : میرم بیرون بپوش
.....
ا/ت : پوشیدم بیا تو....
میونگ : چه خوشگل شدیییی
اینم کفش بپوش
*یه کفش بنفش با یه کم پاشنه بلند(عکشسو ندارم وگرنه میذاشتم)
.....
میونگ : ....خب یچی کمه.....
این
ویو ا/ت : یه گردنبند ظریف هم برام بست
ا/ت : میونگ یه کم زیادی نیست برای یه دورهمی ساده آخه خبری نیست که چخبره خدایی این همه کار
میترسم توسط مامانم با این تیپ بلعیده بشم
میونگ : 😂😂😂نترس من خاله رو میسپرم
*دینگ دینگ
زنگ در رو زدن دامادان گرامی
۱۷.۹k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.