beautiful vampire ♥️ 🍷
beautiful vampire ♥️ 🍷
انچه گذشت
اونم دستش رو دراز کرد که..
part ⁶
کوک ویو
اونم دستش رو دراز کرد که دستش به دستم خورد و متوجه سرد بودن بدنم شد
+چرا انقدر دستت سرده؟
_ن...نم...نمیدونم (دستپاچه)
+همینجا نگه دار لطفا(اشاره به خونه)
_اینجاست خونتون؟
+اوهوم
ات پیاده میشه
+ممنون بابت هر دو هم واسه کمک و هم واسه رسوندنم به خونه 😊
_خواهش میکنم ولی بیشتر مواظب باش
+باشه حواسم رو جمع میکنم فعلا
_اوهوم خداحافظ فردا میبینمت
+ات سرش رو به نشونه اره تکون میده
ات رفت منم رفتم خونه چون خیلی خسته بودم زود خوابم برد
ات ویو
گرمم شد بخاری رو اومدم خاموش کنم که دستم به دستش خورد
دستش مثل یخ سرد بود
یکم بعد منو رسوند خونه منم رفتم داخل
راستش شاید خیلی حرفم غیر منطقی باشه ولی احتمال داره خون اشام باشه چون
بدن سرد و سفیدی داره،
چشم هاش رنگ عوض میکنن،
نه چیزی میخوره نه مینوشه،
توی افتاب بیرون نمیاد ،
خیلی سریعه و خیلی هم قویه اینا همه نشانه های یه خون اشامه
من اطلاعات دقیقی ندارم ولی یه چیز هایی درباره این جور چیز ها میدونم ولی میشه تحقیق کرد
چند مین بعد
تقریبا همه چیز فهمیدم و توی اینترنت هم نوشته اگه کسی این نشانه ها رو داشته باشه یعنی خون اشامه
باید فردا از خودش بپرسم
فردا
دیشب خیلی تحقیق کردم و الان با اطلاعات کامل میرم جلو به نفعشه راستشو بگه چون اگه دروغ بگه یعنی حق با منه
رفتم داخل کلاس و منتظر موندم که بیاد
کوک ویو
حاضر شدم و رفتم دانشگاه
رفتم داخل کلاس که با ورود من ات بلند شد و اومد طرفم
_سلا.....
+برو وسایلت رو بزار باید حرف بزنیم
_چیزی شده؟
+خودت میفهمی بیا
_باشه
وسایلم رو گذاشتم و دنبالش رفتم که رسیدیم به پشت دانشگاه
_میشه بگی چی شده داری منو میترسونی
+باشه میگم ولی به نفعته راستشو بگی
_باشه بگو
+تو خون اشامی؟...........
انچه گذشت
اونم دستش رو دراز کرد که..
part ⁶
کوک ویو
اونم دستش رو دراز کرد که دستش به دستم خورد و متوجه سرد بودن بدنم شد
+چرا انقدر دستت سرده؟
_ن...نم...نمیدونم (دستپاچه)
+همینجا نگه دار لطفا(اشاره به خونه)
_اینجاست خونتون؟
+اوهوم
ات پیاده میشه
+ممنون بابت هر دو هم واسه کمک و هم واسه رسوندنم به خونه 😊
_خواهش میکنم ولی بیشتر مواظب باش
+باشه حواسم رو جمع میکنم فعلا
_اوهوم خداحافظ فردا میبینمت
+ات سرش رو به نشونه اره تکون میده
ات رفت منم رفتم خونه چون خیلی خسته بودم زود خوابم برد
ات ویو
گرمم شد بخاری رو اومدم خاموش کنم که دستم به دستش خورد
دستش مثل یخ سرد بود
یکم بعد منو رسوند خونه منم رفتم داخل
راستش شاید خیلی حرفم غیر منطقی باشه ولی احتمال داره خون اشام باشه چون
بدن سرد و سفیدی داره،
چشم هاش رنگ عوض میکنن،
نه چیزی میخوره نه مینوشه،
توی افتاب بیرون نمیاد ،
خیلی سریعه و خیلی هم قویه اینا همه نشانه های یه خون اشامه
من اطلاعات دقیقی ندارم ولی یه چیز هایی درباره این جور چیز ها میدونم ولی میشه تحقیق کرد
چند مین بعد
تقریبا همه چیز فهمیدم و توی اینترنت هم نوشته اگه کسی این نشانه ها رو داشته باشه یعنی خون اشامه
باید فردا از خودش بپرسم
فردا
دیشب خیلی تحقیق کردم و الان با اطلاعات کامل میرم جلو به نفعشه راستشو بگه چون اگه دروغ بگه یعنی حق با منه
رفتم داخل کلاس و منتظر موندم که بیاد
کوک ویو
حاضر شدم و رفتم دانشگاه
رفتم داخل کلاس که با ورود من ات بلند شد و اومد طرفم
_سلا.....
+برو وسایلت رو بزار باید حرف بزنیم
_چیزی شده؟
+خودت میفهمی بیا
_باشه
وسایلم رو گذاشتم و دنبالش رفتم که رسیدیم به پشت دانشگاه
_میشه بگی چی شده داری منو میترسونی
+باشه میگم ولی به نفعته راستشو بگی
_باشه بگو
+تو خون اشامی؟...........
۳.۲k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.