ازدواج اجباری پارت 20

سانامی اروم و با احتیاط لای چشمشو باز کرد.

هم خشکش زد و هم ذوق مرگ.
جیمین روش خیمه زده بود و مانع ریختن وسایلت رو سانامی شده بود  .
سانامی که صورتشو برده بود بالا... صورتش به صورت جیمین خیلی نزدیک بود.

جیمین ویو :
وااااااااااآاا...... چرا این بشر اینقدر کیوته 🥺!!!؟؟!
موقع کرم ریختنا، موقع خجالت کشیدن، مخصوصا موقع ذوق مرگ شدن.
نمی تونم جلو خودمو نگه دارمو نخورمششششش

سانامی :جیمین !

جیمین از فکراش درومد

هنوز داشت بهش زل میزد اینقدر کیوت بود که جیمین نتونست جلوی خودشو بگیره
دیدگاه ها (۰)

بچه ها برا گرفتن پارت 21و 22بیاید پی وی🤗

ازدواج اجباری پارت 23

ازدواج اجباری پارت 19

ازدواج اجباری پارت 18

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط