پارت[25]
پارت[25]
خلاصه اره دو تا پسر رفتن سمتشون.....
پسر اولی:سلام خانونا امشب میشه برایه ما بشین
ا/ت:اوم ب...بخشید آقا میشه برین اونور
پسر اولی:خب چرا انقدر حول کردی؟
سومین: بلند میشه ا/ت ب...بیا بریم
دستشو میگیره
پسر دومیه:سومین رو هول میده بشینه
پسر دومیه:بشین کوچولو
سومین:ولمون کنین بعد
ا/ت:جیغ میزنه میگه تهیونگ
تهیونگ و کوک نمیشنون چوم خیلی شلوغ بود صداهاهم زیاد و بلند بود
سومین:کوک (جیغ میزنه)
پسر اولیه:خفه شین بینم اینا ببر تویه اتاق ببندشون
پسر دومیه:حله بریم
ا/ت:ولم کن( داد میزنه)
سومین:ولمون کنین( ایشونم جیغ میزنه)
پسر دومیه :خفه شین جفتتون بینم داد (میزنه بلند میگه)
ا/ت و سومین یکم میترسن کلی دستو پا میزنن پسرا داشتن میبردنشون بزور....
جونگکوک:تهیونگ من یدقه برم به سومین یچی بگم بیام
تهیونگ:بزار منم بیام ببینم ا/ت چیکار میکنه
جونگکوک:باشه بریم
داشتن میرفتن که یهو صدایه جیغ و اینجور چیزا شنیدن یهو دیدن ا/ت و سومینن
جونگکوک:میره حمله میکنه به پسر دومیه تا خد مرک کتکش میزنه
تهیونگ هم میره سمت پسر اولیه کتکش میزنه بعد کوک تفنگشو در میاره دوتا گلوله تو سر هردو خالی میکنه
تهیونگ:ا/ت:خوبی چیزیت نیس؟(با نگرانی)
ا/ت:(داشت گریه میکرد)خو...خوبم
تهیونگ:باشه بعد ا/تو بغل میکنه
جونگکوک:(سومین خوبی چیزیت نشد کاریت نکرد؟با نگرانی)
سومین:اونم داشت گریه میکرد آ...آ...آره
تهیونگ:کوک ما میریم
جونگکوک:ماهم میریم
(خداحافظی کردن)
تهیونگ:(با ا/ت سرد رفتار میکنه)مگه بهت نگفته بودم ازم جدا نشی
ا/ت:خودت گفتی با سومین برم یجا بشینم
تهیونگ:نگفتم اونقدر ازم فاصله بگیری (داد زد خیلی بلند)
ا/ت:(سره من داد نزن)
تهیونگ:خفه شو اگر یه بلایی سرت میومد باید چیکار میکردم هاااا(بلند تر داد زد)
ا/ت:گریش میگیره
تهیونگ:به خودش میاد ماشینو نگه میداره میره دره ا/تو باز میکنه همونجا میشه دست ا/تو میگیره .........ا/ت معذرت میخوام دسته خودم نبود فقط نگرانت شدم
ا/ت:نمیخوام حتی قیافتم ببینم ولم کن
تهیونگ:منو ببخش
ا/ت:نمیبخشمت
تهیونگ:مطمعنی؟
ا/ت:برو اونور
تهیونگ:که اینطور(درو محکم میکوبه)
میره میشینه تا حد مرگ با سرعت میرونه
ا/ت:اروم تر تهیونگ( جیغ مینزه)
تهیونگ:خفه شو (داد میزنه)
ا/ت:من میترسم لعنتی اروم تر(جیغغغغغ)
تهیونگ:گفتم خفه شو (بلند تر داد میزنه)
میرسن عمارت تهیونگ دست ا/تو میگیره محکم میرن تویه عمارت و............
ادامه دارد
خلاصه اره دو تا پسر رفتن سمتشون.....
پسر اولی:سلام خانونا امشب میشه برایه ما بشین
ا/ت:اوم ب...بخشید آقا میشه برین اونور
پسر اولی:خب چرا انقدر حول کردی؟
سومین: بلند میشه ا/ت ب...بیا بریم
دستشو میگیره
پسر دومیه:سومین رو هول میده بشینه
پسر دومیه:بشین کوچولو
سومین:ولمون کنین بعد
ا/ت:جیغ میزنه میگه تهیونگ
تهیونگ و کوک نمیشنون چوم خیلی شلوغ بود صداهاهم زیاد و بلند بود
سومین:کوک (جیغ میزنه)
پسر اولیه:خفه شین بینم اینا ببر تویه اتاق ببندشون
پسر دومیه:حله بریم
ا/ت:ولم کن( داد میزنه)
سومین:ولمون کنین( ایشونم جیغ میزنه)
پسر دومیه :خفه شین جفتتون بینم داد (میزنه بلند میگه)
ا/ت و سومین یکم میترسن کلی دستو پا میزنن پسرا داشتن میبردنشون بزور....
جونگکوک:تهیونگ من یدقه برم به سومین یچی بگم بیام
تهیونگ:بزار منم بیام ببینم ا/ت چیکار میکنه
جونگکوک:باشه بریم
داشتن میرفتن که یهو صدایه جیغ و اینجور چیزا شنیدن یهو دیدن ا/ت و سومینن
جونگکوک:میره حمله میکنه به پسر دومیه تا خد مرک کتکش میزنه
تهیونگ هم میره سمت پسر اولیه کتکش میزنه بعد کوک تفنگشو در میاره دوتا گلوله تو سر هردو خالی میکنه
تهیونگ:ا/ت:خوبی چیزیت نیس؟(با نگرانی)
ا/ت:(داشت گریه میکرد)خو...خوبم
تهیونگ:باشه بعد ا/تو بغل میکنه
جونگکوک:(سومین خوبی چیزیت نشد کاریت نکرد؟با نگرانی)
سومین:اونم داشت گریه میکرد آ...آ...آره
تهیونگ:کوک ما میریم
جونگکوک:ماهم میریم
(خداحافظی کردن)
تهیونگ:(با ا/ت سرد رفتار میکنه)مگه بهت نگفته بودم ازم جدا نشی
ا/ت:خودت گفتی با سومین برم یجا بشینم
تهیونگ:نگفتم اونقدر ازم فاصله بگیری (داد زد خیلی بلند)
ا/ت:(سره من داد نزن)
تهیونگ:خفه شو اگر یه بلایی سرت میومد باید چیکار میکردم هاااا(بلند تر داد زد)
ا/ت:گریش میگیره
تهیونگ:به خودش میاد ماشینو نگه میداره میره دره ا/تو باز میکنه همونجا میشه دست ا/تو میگیره .........ا/ت معذرت میخوام دسته خودم نبود فقط نگرانت شدم
ا/ت:نمیخوام حتی قیافتم ببینم ولم کن
تهیونگ:منو ببخش
ا/ت:نمیبخشمت
تهیونگ:مطمعنی؟
ا/ت:برو اونور
تهیونگ:که اینطور(درو محکم میکوبه)
میره میشینه تا حد مرگ با سرعت میرونه
ا/ت:اروم تر تهیونگ( جیغ مینزه)
تهیونگ:خفه شو (داد میزنه)
ا/ت:من میترسم لعنتی اروم تر(جیغغغغغ)
تهیونگ:گفتم خفه شو (بلند تر داد میزنه)
میرسن عمارت تهیونگ دست ا/تو میگیره محکم میرن تویه عمارت و............
ادامه دارد
۸.۲k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.