ᎮᎪᎡᎢ 27 عشق دردناک
ᎮᎪᎡᎢ 27 عشقدردناک
ویو ات
درگیر فکر انتقام غز کوک بودم ک یادم اومد اون مرده سوهو کوک ازش بد میومد خودشه میتونم ازش استفاده کنم.......
پاشدم رفتم حموم و درومدم نمیخواستم لباسام خیس بشن پس با حوله نشستم اول موهامو خشک کردم.......رفتم سمت پاکت توش ی کیف تقریباً قهوه ای بود با ی لباس سفید و شلوار مشکی و کمربند
توی جعبه کفش های مشکی بود......با ی ست گردنبند و انگشتر ی ساعتم همرنگ کیف بود.....
لباسامو پوشیدم موهای لختمو با ی کلیبس بستمو ی آرایش معمولی کردمو موهامو باز کردم......جعبه و پاکتو زیر تخت گذاشتم همهچیز اماده بود.....روی تخت نشستم
گوشیم زنگ خورد...وقتی روشو نگا کردم شک بهم وارد شد.....
اون...ا..ون بو....ر..اا بود این یعنی چی ....م..ن.... من...خودمو لو دادم اون اصت بورا رو نگرفته بود..... لعنت...
سریع جواب دادم بعد ک متوجه شدم بوراست فرصت حرف زدن بهش ندادم.....
ات:الو بورا
بورا: س..لام
ات:کجایییی....حالت خوبه؟
بورا:ات...چ..ی
ات:ببین هرجایی هستی.....سرع برو ب ی جای امن پدربزگم همه چیو فهمیده اون میاد سراغت برو ب ی هتل یا ی هونه فامیل بورا مراقب خودت باش خودم بهت زنگ میزنم
بورا:چییی ات صبر کن قطع نکن
بورا:ات ات اتتت
(قطع میکنه)
ویو ات
درگیر فکر انتقام غز کوک بودم ک یادم اومد اون مرده سوهو کوک ازش بد میومد خودشه میتونم ازش استفاده کنم.......
پاشدم رفتم حموم و درومدم نمیخواستم لباسام خیس بشن پس با حوله نشستم اول موهامو خشک کردم.......رفتم سمت پاکت توش ی کیف تقریباً قهوه ای بود با ی لباس سفید و شلوار مشکی و کمربند
توی جعبه کفش های مشکی بود......با ی ست گردنبند و انگشتر ی ساعتم همرنگ کیف بود.....
لباسامو پوشیدم موهای لختمو با ی کلیبس بستمو ی آرایش معمولی کردمو موهامو باز کردم......جعبه و پاکتو زیر تخت گذاشتم همهچیز اماده بود.....روی تخت نشستم
گوشیم زنگ خورد...وقتی روشو نگا کردم شک بهم وارد شد.....
اون...ا..ون بو....ر..اا بود این یعنی چی ....م..ن.... من...خودمو لو دادم اون اصت بورا رو نگرفته بود..... لعنت...
سریع جواب دادم بعد ک متوجه شدم بوراست فرصت حرف زدن بهش ندادم.....
ات:الو بورا
بورا: س..لام
ات:کجایییی....حالت خوبه؟
بورا:ات...چ..ی
ات:ببین هرجایی هستی.....سرع برو ب ی جای امن پدربزگم همه چیو فهمیده اون میاد سراغت برو ب ی هتل یا ی هونه فامیل بورا مراقب خودت باش خودم بهت زنگ میزنم
بورا:چییی ات صبر کن قطع نکن
بورا:ات ات اتتت
(قطع میکنه)
۳.۵k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.