تکپارتی 👈 پارت ۲
# تکپارتی 👈 پارت ۲
کاپل ها : جیمین و ات
وقتی باهاش قهری و لقب کیوت که قول داده بود به جز تو به کسی نگه رو به دخترتون میگه
موقعیت جیمین
واقعا بهش حق میدم ات راست میگفت اون خیلی تو خونه کار میکنه ، من زیاری بهش سخت گرفت با هر اشکی که میریخت قلبم درد میگرفتم که یهو ات افتاد زمین یادم رفت که ات بیماری قلبی داره
موقعیت بیمارستان
جیمین: ات رو بردم بیمارستان بیهوش بود نبضش خیلی آروم بود خیلی ترسیدم همش گریه میکردم که یهو خط ضربان قلب ات صاف شد با داد پرستار رو صدا میزدم
جیمین: پرستارررررررررر
پرستار: چی شده آقای پارک
جیمین: همس هققق همسرممم لطفا یه کاری کنین
پرستار دستگاه شوک رو آورد سه بار دستگاه شک رو به ات زد که خداروشکر ات ضربان قلبش برگشت بعد دوروز بهوش اومد . با صدای ضعیفی اسمم رو میگفت
ات : جیمیننن
جیمین: جونم عشقم درد نداری که ببخشید من زیادروی کردم از این به بعد نمیخواد زیاد به خودت فشار بیاری ، و تو فقط و فقط کیوت منی
ات : دوست دارم جیمین
جیمین: منم عشقم
اینم از آخر داستان ات و جیمین و دختر کوچولوشون به خوبی باهم زندگی کردن
اومیدوارم خوشتون بیاد❤❤
کاپل ها : جیمین و ات
وقتی باهاش قهری و لقب کیوت که قول داده بود به جز تو به کسی نگه رو به دخترتون میگه
موقعیت جیمین
واقعا بهش حق میدم ات راست میگفت اون خیلی تو خونه کار میکنه ، من زیاری بهش سخت گرفت با هر اشکی که میریخت قلبم درد میگرفتم که یهو ات افتاد زمین یادم رفت که ات بیماری قلبی داره
موقعیت بیمارستان
جیمین: ات رو بردم بیمارستان بیهوش بود نبضش خیلی آروم بود خیلی ترسیدم همش گریه میکردم که یهو خط ضربان قلب ات صاف شد با داد پرستار رو صدا میزدم
جیمین: پرستارررررررررر
پرستار: چی شده آقای پارک
جیمین: همس هققق همسرممم لطفا یه کاری کنین
پرستار دستگاه شوک رو آورد سه بار دستگاه شک رو به ات زد که خداروشکر ات ضربان قلبش برگشت بعد دوروز بهوش اومد . با صدای ضعیفی اسمم رو میگفت
ات : جیمیننن
جیمین: جونم عشقم درد نداری که ببخشید من زیادروی کردم از این به بعد نمیخواد زیاد به خودت فشار بیاری ، و تو فقط و فقط کیوت منی
ات : دوست دارم جیمین
جیمین: منم عشقم
اینم از آخر داستان ات و جیمین و دختر کوچولوشون به خوبی باهم زندگی کردن
اومیدوارم خوشتون بیاد❤❤
۴.۵k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.