اینجا همه در خوابند دیریست که دلگیرم

اینجا همه در خوابند ، دیریست که دلگیرم
اینگونه اگر باشد ، می پوسم و می میرم

این قوم ، به خود غرقند ، مغرور و پراز کینه
هر لحظه به صد رنگند ، دلخسته ی تزویرم

در پیله همه مردند ، پروانه نمی یابی
بنگر چه عروسک وار ، بازیچه ی تقدیرم

خشکیده به لب خنده ، دل گوشه ی تنهایی
در بند قفس حالا ، از جان خودم سیرم

همبستر دلتنگی ، هم قافیه ی باران
در اوج جوانی من ، بی حوصله و پیرم
عمریست که درخوابند این قوم، امیدی نیست
این است از این مردم ،تفسیرم و تعبیرم
دیدگاه ها (۳)

قاب عکسی مضحکم من در جوارت سنگدل غرق خاکم ،‌لال لالم در کنار...

دلم گرفته از اینکه نیستماز این همه خیابان که حرف های ناگفته ...

گرچه با تقدیر ناچار از مدارا کردنمعشق اگر حق است ، این حق تا...

گفت دانایی که گرگی خیره سر/هست پنهان در نهاد هر بشرلاجرم جار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط