قاب عکسی مضحکم من در جوارت سنگدل
قاب عکسی مضحکم من در جوارت سنگدل
غرق خاکم ،لال لالم در کنارت سنگدل
حال و روزم بوی بغضی پر تمنا می دهد
روز و شب آشفته ام من در حصارت سنگدل
شعرهایم بوی عشقی مندرس را می دهند
کهنه اند اما از عشقت پر حرارت سنگدل
نقش غم را در تنم بد خال کوبی کرده ای
عشق من یخ بسته دیگر با حقارت سنگدل
من که دنیا گرد خوبی بوده ام دنیای من
پس چرا خاکم نمودی با شرارت سنگدل
چون پرستویی فراری از زمستان ها شدم
کوچ من هم زور شد با هر هوارت سنگدل
زندگی دیگر نمی خواهم ، به گورم می روم
بی ادا کشتی مرا با هر فرارت سنگدل
غرق خاکم ،لال لالم در کنارت سنگدل
حال و روزم بوی بغضی پر تمنا می دهد
روز و شب آشفته ام من در حصارت سنگدل
شعرهایم بوی عشقی مندرس را می دهند
کهنه اند اما از عشقت پر حرارت سنگدل
نقش غم را در تنم بد خال کوبی کرده ای
عشق من یخ بسته دیگر با حقارت سنگدل
من که دنیا گرد خوبی بوده ام دنیای من
پس چرا خاکم نمودی با شرارت سنگدل
چون پرستویی فراری از زمستان ها شدم
کوچ من هم زور شد با هر هوارت سنگدل
زندگی دیگر نمی خواهم ، به گورم می روم
بی ادا کشتی مرا با هر فرارت سنگدل
۴.۱k
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.