فرا تر از دوستی
فرا تر از دوستی
پارت۱
سلاممم من ا.ت هستم ۱۷سالمه دختر پر انرژی و شادیم عاشق رقصیدنم(گایز زیاد کشش نمیدم اخلاقش مثل جی هوپه)توی مدرسه ی لی هوانگ هستم
توی مدرسه(راستی لباس فرم ندارین ازاده)از ی پسری متنفرم به نام «کیم تهیونگ» و خیلی مسخرس همش با دخترا لاس میزنه هیچ احترامی برای دخترا قائل نیست(قائله ولی چون ت از اون بدت میاداینطور برای خودت بهونه میتراشی)یه دختره ی ه.ر.ز.ه هم هست ک
هی میچسبه بهشش(این یکی واقعاج.ن.د.س)راستی بهترین دوستمم اسمش هوسوکه
خلاصه دیگه بیخیال از خودمم ک گفتم حرفی ندارم...( ن تروخدا داشته باش)
ته ته. سلام من کیم تهیونگ هستم توی مدرسه ی لی هوانگ درس میخونم و بیشتره دانش اموزان ازم میترسن و ی دختری خیلی ازش بدم میاد ولی اون خیلی بهم میچسبه ب نام پارک جینا(همون ج.ن.د.ه)و ی دخترم ک من باش مشکلی ندارم ولی اون همیشه با نفرت بهم نگاه میکنه اسمش کانگ ا.ت هست بیخیال ما دوتا ی دوست مشترک ب نام جانگ هوسوک ک صاحب مدرسس داریم
صبح بیدار شدم لباسام پوشیدم کارامو کردم موهامو شونه کردم ساده گذاشتم پشت گوشم
یه نگاه ب خودم کردم ت اینه خیلی خوب شده بودم رفتم بیرون و سوار ملشین شدم راننده منو رسوندو رفتم تو مدرسه رفتم تو کلاس باز اون پسره ی الد/نگ بود(بی ادب😒)لباسشش دقیقاا شبیه من بود ک اون دختره جینا اومد(علامت جینا&. علامت ت+. وعلامت ته_)
&عشقمممم (یه نگاه تیز ب لباس شما دوتا کرد)راساش من میخواستم مثل این دختره لباس بپوشم ک با ت ست کنم ولی نشدو اینو پوشیدم
(ا.ت خاک ت سرت رقیبت لباسش خوشگل تره..)چطور شدممم(کیوتو دلبرانه گفت)؟
_اولا ک من عشق ت نیستم دومن لباست مثل قیافت افتضاح شده میبینمت میخوام بالا بیارم
تهیونگ رفت نشست سر حاش توهم ک نشسته بودی ب اینا نگاه میکردی گرفتی خوابیدی و جینا هی تند نگات میکرد توهم بیخیال بهش نگاه میکردیو برمیگشتی میخوابیدی و بهش اهمیت نمیدادی
پارت۱
سلاممم من ا.ت هستم ۱۷سالمه دختر پر انرژی و شادیم عاشق رقصیدنم(گایز زیاد کشش نمیدم اخلاقش مثل جی هوپه)توی مدرسه ی لی هوانگ هستم
توی مدرسه(راستی لباس فرم ندارین ازاده)از ی پسری متنفرم به نام «کیم تهیونگ» و خیلی مسخرس همش با دخترا لاس میزنه هیچ احترامی برای دخترا قائل نیست(قائله ولی چون ت از اون بدت میاداینطور برای خودت بهونه میتراشی)یه دختره ی ه.ر.ز.ه هم هست ک
هی میچسبه بهشش(این یکی واقعاج.ن.د.س)راستی بهترین دوستمم اسمش هوسوکه
خلاصه دیگه بیخیال از خودمم ک گفتم حرفی ندارم...( ن تروخدا داشته باش)
ته ته. سلام من کیم تهیونگ هستم توی مدرسه ی لی هوانگ درس میخونم و بیشتره دانش اموزان ازم میترسن و ی دختری خیلی ازش بدم میاد ولی اون خیلی بهم میچسبه ب نام پارک جینا(همون ج.ن.د.ه)و ی دخترم ک من باش مشکلی ندارم ولی اون همیشه با نفرت بهم نگاه میکنه اسمش کانگ ا.ت هست بیخیال ما دوتا ی دوست مشترک ب نام جانگ هوسوک ک صاحب مدرسس داریم
صبح بیدار شدم لباسام پوشیدم کارامو کردم موهامو شونه کردم ساده گذاشتم پشت گوشم
یه نگاه ب خودم کردم ت اینه خیلی خوب شده بودم رفتم بیرون و سوار ملشین شدم راننده منو رسوندو رفتم تو مدرسه رفتم تو کلاس باز اون پسره ی الد/نگ بود(بی ادب😒)لباسشش دقیقاا شبیه من بود ک اون دختره جینا اومد(علامت جینا&. علامت ت+. وعلامت ته_)
&عشقمممم (یه نگاه تیز ب لباس شما دوتا کرد)راساش من میخواستم مثل این دختره لباس بپوشم ک با ت ست کنم ولی نشدو اینو پوشیدم
(ا.ت خاک ت سرت رقیبت لباسش خوشگل تره..)چطور شدممم(کیوتو دلبرانه گفت)؟
_اولا ک من عشق ت نیستم دومن لباست مثل قیافت افتضاح شده میبینمت میخوام بالا بیارم
تهیونگ رفت نشست سر حاش توهم ک نشسته بودی ب اینا نگاه میکردی گرفتی خوابیدی و جینا هی تند نگات میکرد توهم بیخیال بهش نگاه میکردیو برمیگشتی میخوابیدی و بهش اهمیت نمیدادی
۶.۱k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.